چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

حکایت

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۱ ب.ظ

مرد بیچاره بیکار بود به همین خاطر ساز دهنی دستش گرفت و برای مردم ساز زد اما هر وقت موقع رد شدن از خیابان چشمش به گنبد طلایی حرم امام رضا(ع)می افتاد خجالت می کشید و ساز دهنی اش را در آستین لباسش مخفی می کرد

چند سال بعد که از دنیا رفت خواستند پیکرش را برای دفن به قبرستان ببرند اما او را به جای ثروتمندی که می خواستند بدنش را در حرم امام رضا دفن کنند به حرم بردند.

 

 

 

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی