چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

آورده اند که روزی...

چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ب.ظ

اعرابیی را پیش خلیفه بردند .او را دید بر تخت نشسته ودیگران در زیر ایستاده اند .گفت:السلام علیک یاالله .گفت:من الله نیستم .گفت:«...یا جبرائیل »

گفت:جبرائیل نیستم .گفت:الله نیستی ، جبرائیل نیستی ،پس چرا بر آن بالا رفته ای و تنها نشسته ای ؟تو نیز در زیر آی و در میان مردم بنشین .


  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی