چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

این به آن در...

شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ب.ظ

 این به آن در...

 زمانی که معاویه خواست عبدالله پسر عمرو عاص را به حکومت کوفه بگمارد, مغیره بن شعبه از این امر خیلی ناراحت شد و از باب خیرخواهی به معاویه گفت: ای پسر ابوسفیان, پدر را به حکومت مصر و پسر را به حکومت کوفه می گماری و خویشتن را در میان دو فک شیر درنده قرار می دهی؟

 معاویه از این سخن بیمناک شد و به جای پسر عمروعاص, مغیره را به حکومت کوفه منصوب کرد.

 مغیره امیدوار بود در دوران حکومت خویش در کوفه, پول فراوانی از بیت المال به جیب بزند اما عمروعاص هم بی کار ننشست و برای آنکه نیرنگ او را بدون جواب نگذارد, فورا به نزد معاویه رفت و از حرص و طمع مغیره سخن ها گفت و هشدار داد که چند ماهی نمی گذرد که خزانه خالی می شود و از این گذشته او مالیاتها و خراج های بسیار از مردم می ستاند و آنها را هم به اموال شخصی خود می افزاید. معاویه از این سخنان بیمناک شد و به عمروعاص گفت: حال که من فرمان حکم او را صادر کرده ام, چه باید بکنم؟ عمروعاص پاسخ داد: خیلی آسان است! فرد دیگری را عهده دار خزانه و امر خراج نمایید!

 معاویه پند او را پذیرفت, و مغیره را فقط مسئول و متصدی کارجنگ و نماز کرد! پس از چندی بین عمروعاص و مغیره اتفاق ملاقات افتاد. عمروعاص نیشخندی زد و گفت ((هذه بتلک, یعنی این به آن در)) و از آن موقع, این جمله در میان عرب و عجم ضرب المثل گردیده است.


  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی