چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

فال عجیبی از خواجه شیراز

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ق.ظ

قرآن پژوه معاصر آقای بهاء الدین خرمشاهی می گوید: یکی از دوستانم نقل می کرد که در یکی از شهرستانها، با یکی از فضلا به نام آقای « اویسی»- که در حال حاضر نیز رئیس حوزه ی علمیه ی همان شهر است- بحث و گفتگویی در باب حافظ و سعدی و غزلسرایان دیگر داشتیم.
جناب « اویسی» می گفت: من به اندازه ی شما به شعر و هنر حافظ اعتقاد ندارم، سعدی را غزلسرای بهتری می دانم. بحث بالا گرفت و سر انجام به جناب اویسی گفتیم که آیا حاضرید در این باب به دیوان حافظ، تفأل بزنید و ببینید خود حافظ در این باب، چه می گوید؟
آقای « اویسی» از این تهدید و تحدّی، هراسی به دل راه نداد و گفته بود: بله، حاضرم. سپس طبق آداب، فال زده بود و چنین پاسخ شگرفی گرفته بود:
من از جان، بنده ی سلطان اویسم
اگـر چـه یـــادش از چـاکــر نبـاشـد
کسی گیــرد خطـا بــر نظـم حافـظ
که هیچش لطـف در گــوهـر نبـاشد

(مجله ی کیهان فرهنگی(حافظیه)،سال پنجم، آبان67،ص25،استخاره و تفأل،ص144)

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی