حکایتی از بهلول
دوشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۰۷ ب.ظ
روزی خلیفه زمان، بهلول را احضار کرد
و گفت؛ خوابی دیده ام و میخواهم تعبیرش کنی
بهلول گفت؛ چیست؟!
خلیفه گفت؛ خواب دیده ام به جانور ترسناکی
تبدیل شده ام و نعره زنان به اطراف خود
هجوم میبرم و آنچه از خرد و کلان
در سر راه خود میبینم، در هم می شکنم
و می بلعم! بگو تعبیرش چیست؟
بهلول گفت؛من تعبیر واقعیت ندانم،
فقط خواب تعبیر می کنم...!!
- ۹۶/۰۸/۱۵