سه حاجت

آیت‌الله العظمی خویی به من [شیخ عبدالحسین واعظ‌زاده] می‌گفتند:از خدا سه حاجت خواستم.

یکی را عنایت فرمود و یکی را عنایت نفرمود و یکی را نمی‌دانم.

اما آن‌چه عنایت شد، خواستم از من آثاری به جا ماند که الحمدلله محقق شد.

اما آن‌چه مرحمت نشد، خواستم مرجع نشوم که نشد و شدم.

اما آن‌چه که نمی‌دانم، از خدا خواستم شهادت نصیبم شود و به مرگ طبیعی از دنیا نروم که نمی‌دانم.

می‌گفتند:وقتی جمعی از بستگان آیت‌الله حکیم با ماشین بزرگی به کربلا رفته بودند و بین راه تصادف کردند و کشته شدند.

ایشان می‌گفتند: گاهی می‌خواهم با این ماشین‌ها بروم، شاید در راه زیارت حضرت سید الشهداکشته شوم و ثواب شهادت ببرم که شاید هم به مرگ طبیعی از دنیا نرفته باشم.