عجله
دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۲۶ ب.ظ
آنجا یک قهوه خانه بود
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای،چرا؟ ، دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟!
عجله، همیشه عجله
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه ی رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام...
(محمود دولت آبادی)
- ۹۹/۰۱/۰۴