چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

۸۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

عاقبت تندروی

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۵۷ ق.ظ

سید مهدی طباطبایی(عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز تهران):

خلخالی بعدها دنبال من فرستاد که به دیدنش بروم،خوابی دیده بود و نتیجه‌ای از خواب گرفته بود. خیلی منقلب بود از حکم‌های اعدامی که داده بود پشیمان بود...

  • ع ش

فلک شدن رهبر انقلاب از ناظم مدرسه در ایام دانش آموزی

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۸ ق.ظ

پس از رضاخان، سختگیری ها در پوشش و مراسم مذهبی کمرنگ شد. سید علی و برادرش سید محمد را در دبستان رسمی مدرسه ی دیانتی، اسم نوشتند؛ سید علی پنج ساله را کلاس اول و برادرش را کلاس چهارم.

در کتاب "روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله خامنه ای از سال 1318 تاکنون" آمده است:


پس از رضاخان، سختگیری ها در پوشش و مراسم مذهبی کمرنگ شد. سید علی و برادرش  سید محمد را در دبستان رسمی مدرسه ی دیانتی، اسم نوشتند؛ سید علی پنج ساله را کلاس اول و برادرش را کلاس چهارم. دارالتعلیم دیانتی را افرادی با انگیزه های دینی پایه گذاشته بودند.

دانش آموزها غالبا فرزندان پدر و مادری مذهبی و متدین بودند مدرسه  به سبک مدارس جدید ساخته نشده بود حسینیه ای بود که سه اتاق داشت. یک اتاقش 50،40 نفر کلاس اولی داشت.

اتاق دوم بچه های دوم و سوم در آن بودند و اتاق سوم کلاس چهارم و پنجم همزمان در آن برپا بود.

سختی های مکتب در این مدرسه نبود و سیدعلی با علاقه آن جا درس خواند در روزهایی زندگی ساده و فقیرانه ای داشتند؛ " شب هایی را به یاد می آورم که شام نداشتیم" برخی شب ها کشمش و نان و یا شیر و نان، شام شب شان بود.

برخلاف مکتب، دبستان با خاطره های خوب آغاز شد و ادامه یافت؛ " روز اولی که ما را به دبستان بردند روز خوبی بود؛ روز شلوغی بود."

"بچه ها بازی می کردند ما هم بازی می کردیم. اتاق ما کلاس بسیار بزرگی بود. باز هم به چشم آن وقت کودکی من وعده بچه های کلاس اول، زیاد بودند. حالا فکر می کنم شاید 30نفر، 40 نفر، بچه های کلاس اول بودیم به هر حال روز پرشور و پرشوقی بود و خاطره ی بدی از آن روز ندارم." آقای تدین ناظم و معلم مدرسه را هم می پسندید؛ " واقعا یک مرد حسابی بود... با آن وقار و هیمنه ای که داشت، در حیاط مدرسه  راه می افتاد و چوبی به دستش می گرفت و البته گاهی هم بچه ها را فلک می کرد؛ بنده را هم یک بار فلک کرد. ایشان مرد محبوبی بود."
  • ع ش

داستان تغییر ساعت

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ب.ظ

تغییر ساعت در اولین روز فرودین ماه،‌ ابتکاری نیست که متعلق به « ما ایرانی ها» باشد، اما هر چه باشد این عقب کشیدن ساعت،‌ نشانه رسمی آن است که تابستان در راه است!


مشخص نیست که ابتکار اولیه تغییر ساعت در آغاز نیم سال گرم از کجا آمده است، ‌اما تاریخ نشان می دهد که کشورهای اروپایی که هم درعرض‌های جغرافیایی بالاتری هستند و بهره کم تری از نور آفتاب دارند و هم مصرف کننده انرژی هستند که یعنی منابع انرژی شان از جمله زغال سنگ محدود و گران است، در این زمینه از بسیاری کشورهای دیگر جلو بوده اند.

می گویند در 1907 ویلیام ویلت انگلیسی،‌ یکی از اولین کسانی بود که ایده ساعت تابستانی و زمستانی را مطرح کرد،‌ بعد از او و در 1916 اواخر جنگ جهانی اول، این ایده به دست بنجامین فرانکلین مخترع و سیاست مدار آمریکایی ترویج شد،‌ تا به استفاده بیشتر از نور روز به صرفه جویی در هزینه ها کمک کند و در نتیجه مردم مجبور نباشند صبح‌های زود هم از شمع روشن استفاده کنند.

آلمان که در این زمان درگیر جنگ بود، یکی از اولین کشورهایی است که تغییر ساعت تابستانی را اجرایی کرد تا مصرف داخلی زغال سنگ را کاهش دهد و به امکانات جنگی اش بیافزاید.

تغییر ساعت البته همیشه همین یک ساعت به جلو در آغاز نیمه گرم و یک ساعت به عقب در آغاز نیمه سرد سال نبوده است،‌ در برخی کشورها ساعت را تنها 30 دقیقه جا به جا می کردند، بعضی کشورها ساعت را دو ساعت به عقب و جلو می بردند،‌ در بعضی زمان ها هم ساعت تابستانی دو ساعت و 40 دقیقه جلو می آمد و در زمستان به جای اولش بر می گشت.

در ایران مساله تغییر ساعت با تاخیر بیشتری نسبت به اروپا مطرح شد، کمی بعد از 1311 و زمانی دکتر حسابی و تیم همکارانش بالاخره موفق شدند نظمی به ساعت رسمی بدهند و با محاسبه عرض و طول جغرافیایی مناطق مختلف ایران و مکاتبه با گرینویچ، برای کشور یک ساعت رسمی تعیین شد. گرینویچ‌ در انگلستان محلی است که نصف النهار مبدا از آن می گذرد و ساعت در تمام دنیا بر اساس فاصله با این نصف النهار تعیین می شود.

تغییر ساعت زمستانی و تابستانی در ایران هم به همان دلایلی که در همه دنیا عملی شد،‌ یک قاعده رسمی بود که تا انقلاب 57 اجرایی می شد،‌ بعد از انقلاب،‌ این قاعده به فراموشی سپرده شد؛ تا 1370 زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی رییس جمهور بود و اعلام شد که با تغییر ساعت می توان روزانه در ساعت اوج مصرف تا 100 مگاوات ساعت،‌ برق صرفه جویی کرد و در نتیجه هیات دولت در مصوبه ای اعلام کرد که تغییر ساعت تابستانی و زمستانی دوباره در دستور کار قرار دارد.

با این وجود در زمان دولت محمود احمدی نژاد در همان اسفند ماه سال 1384،‌ هیات دولت اعلام کرد که مصوبه تغییر ساعت سال 70 را ملغی کرده است و دیگر ساعت ها را جلو و عقب نخواهند برد،‌ استدلال این بود که این کار به کاهش بار ترافیک کمک می کند و با نزدیک کردن ساعت ناهار و نماز،‌ از اتلاف وقت در میانه روز جلوگیری می کند. در همین زمان اما مدیر دفتر مدیریت مصرف برق شرکت توانیر اعلام کرده بود که با تغییر ساعت در اول فرودین مصرف برق در سرتا سر کشور به صورت میانگین 1.5 درصد کاهش پیدا می کند.

این تصمیم دولت البته خیلی پایدار نماند،‌ در سالهای 85 و 86 مجلس تلاش‌هایی برای برگرداندن ساعت تابستانی و زمستانی کرد و در نهایت در مرداد 86،‌ قانونی در این زمینه تصویب شد که دولت را مکلف می کرد هر سال دوبار ساعت رسمی کشور را متناسب با وضعیت کره زمین تغییر دهد،‌ اول فرودین ساعت را یک ساعت به جلو ببرد و در پایان شهرویور آن را یک ساعت عقب برگرداند.

بیشتر کشورهای دنیا از قاعده تغییر ساعت تابستانی و زمستانی استفاده می کنند،‌ تمام اروپا به غیر از بلاروس،‌ ایسلند، ‌گرجستان و ارمنستان ساعت تابستانی و زمستانی دارند.‌ در آسیا، ‌چین برنامه ای برای تغییر ساعتش متناسب با فصل ها ندارد. روسیه کشوری که بین شرق و غربش حدود 11 ساعت اختلاف زمان وجود دارد از این قاعده پیروی نمی کند، ‌اما سوریه،‌ ترکیه و اردن ساعت‌ها را در آغاز نیمه اول و دوم سال جابه جا می کنند. در آمریکای شمالی، بیشتر ایالت ها ساعت تابستانی و زمستانی دارند اما در مورد این که هر کدام این ساعت را چه زمانی اعمال کنند اتفاق نظر وجود ندارد، ‌بنا براین برخی ایالت ها ساعت را در یک روز عقب می کشند و برخی در یک روز دیگر. استرالیا و نیوزلند هم ساعت را تغییر می دهند.

اما درآمریکای جنوبی هنوز بیشتر کشورها از این قاعده تبعیت نمی کنند که با توجه به عرض جغرافیایی و نزدیکی شان به مدار استوا آنقدرها هم بعید نیست با این وجود در آفریقا، مراکش و کشورهای غرب صحرای آفریقا ساعت را تغییر می دهند.

به این ترتیب نگرانی های کمتری برای پیاده روی بچه ها تا مدرسه در صبح های زود وجود دارد،‌ در مصرف برق و انرژی صرفه جویی می شود،‌ بعضی کشورها می گویند تغییر ساعت و استفاده بیشتر ازنور روز به آن ها درکاهش جرم و جنایت در ساعت‌های اولیه صبح کمک کرده است و بعضی ها هم ادعا می کنند که این کار انگیزه مردم را برای ورزش های بیرون از خانه در ساعت های اولیه صبح بیشتر می کند.

ایسنا-فاطمه کریمخان

انتهای پیام
  • ع ش

وصیت نامه دکتر محمد مصدق

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۳۳ ب.ظ


 
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت مصدق، او و یارانش خود را به حکومت کودتا به رهبری سپهبد زاهدی تسلیم کردند. مصدق بعد‌ها در دادگاه نظامی، بعد از چند جلسه دفاع جانانه به ۳ سال زندان محکوم شد. با پایان دوران حبس، دکتر مصدق به ملک خود در احمدآباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت‌‌‌‌ همان جا ماند.
 
هرچند در بسیاری منابع نطق مصدق در جلسه مجلس شورای ملی در بیستم تیرماه سال ۱۳۳۰ به عنوان وصیت‌نامۀ وی قلمداد شده است اما او وصیت‌نامۀ مکتوبی هم دارد که در آذرماه ۱۳۴۴ نوشته است. وصیت‌نامه‌ای کوتاه در سه بند. او در این متن ضمن تعیین تکلیف اموالش بخشی از آن را به فرزندانش بخشیده، بخشی را برای خرید باشگاه دانشجویان اختصاص داده و باقی آن را به عنوان هزینۀ نماز و روزه و حج خود تعیین کرده است.

او همچنین خواسته که تنها توسط فرزندان و خویشان نزدیکش یعنی تنها کسانی که در دوران حصر خانگی به دیدارش می‌آمدند تشییع شود و در کنار شهدای قیام ۳۰ تیر دفن شود. وصیتی که با مخالفت شاه عملی نشد و در نهایت او را در یکی از اتاق‌های خانه‌اش در احمدآباد به خاک سپردند.
 
متن کامل وصیت‌نامه دکتر محمد مصدق بدین شرح است:
 
(۱) وصیت می‌کنم که فقط فرزندان و خویشان نزدیکم از جنازه‌ی من تشییع کنند و مرا در محلی که شهدای ۳۰ تیر مدفونند، دفن نمایند.
 
 (۲) بدون سند رسمی یا نوشته به خط و امضای خود به کسی مدیون نیستم.
 
 (۳) نظر به اینکه طبق اسناد رسمی ثبت شده در دفتر اسناد رسمی شماره‌ ۳۹ تهران منافع دو سال از خانه‌ها و مستغلاتی که به فرزندان خود بخشیده‌ام پس از مرگ تعلق به اینجانب دارد به شرح ذیل:
 
الف- منافع خانه واقع در کوچه‌ ازهری ملک خانم ضیاء اشرف بیات مصدق سند شماره‌ ۴۲۱۵۶ (۲۹ اسفند ۱۳۲۹)
 
ب- منافع چهاردانگ از خانه‌هایی که در آن سکونت داشتم، ملک آقای مهندس احمد مصدق، سند شماره ۴۲۱۵۷ (۲۹ اسفند ۱۳۲۹)
 
ج- منافع خانه‌ مسکونی همسر عزیزم، ملک آقای دکتر غلامحسین مصدق سند شماره‌ ۴۲۱۵۸ (۲۹ اسفند ۱۳۲۹)
 
حق‌الارض عمارت دو اشکوبه و دو گاراژ، ملک دکتر غلامحسین مصدق، سند شماره‌ ۴۲۱۵۹ (۲۹ اسفند ۱۳۲۹) که در سال به یکصد و بیست هزار ریال (دوازده هزار و تومان قطع شده)
 
د- مستغلات واقع در خیابان ناصرخسرو، ملک‌بانو منصوره متین‌دفتری، سند شماره ۴۲۱۶۰ (۲۹ اسفند ۱۳۲۹)
 
از بابت منافع سال اول مبلغی که در صورت جداگانه به خط اینجانب تنظیم شده به اشخاص مفصله در آن صورت بپردازند و هرچه باقی ماند، برای نماز و روزه و حج اینجانب به کار برند و از عواید سال دوم قطعه زمینی که برای باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران مناسب باشد، با نظر نماینده‌ی آقایان مزبور خریداری شود و چنانچه آقایان دانشجویان قطعه زمینی در اختیار داشته باشند، مبلغ مزبور را به نماینده یا نمایندگان قانونی آقایان دانشجویان تحویل دهند که آن‌ها خود مبلغ مزبور را صرف تعمیر ساختمان جدید آن بنمایند. چنانچه وصیت‌نامه‌ دیگری از نوشتجات غارت شده یا در خانه نزد دیگران است از درجه‌ اعتبار ساقط است.
 
احمدآباد، ۲۰ آذر ماه هزار و سیصد و چهل و چهار هجری شمسی

دکتر محمد مصدق

*تاریخ ایرانی
  • ع ش

هفت سین آیت الله

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۰۵ ب.ظ

خانواده آیت الله هاشمی کنار سفره هفت سین +عکس

  • ع ش

نارنج به جای ماهی و آب

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ

نکته ریز و قابل تامل در سفره هفت سین رییس جمهور+عکس

  • ع ش

عکس معاون رییس جمهور با مادر

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ق.ظ

اسحاق جهانگیری و مادرش (عکس)

  • ع ش

شیراز ماندگار

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۴۸ ب.ظ

عکس: نمای هوایی کم‌نظیر از شهر شیراز

















منبع: میزان
عکاس: امین ملک‌زاده
  • ع ش

دعای تحویل سال

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ

علامه مجلسی در کتاب «زادالمعاد» روایت کرده‌اند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید: یا مقلب‌القلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال.

بعضی بزرگان توصیه کرده اند که این دعا ۳۶۶ مرتبه گفته شود...

  • ع ش

روز عید است و به هر شاخه...

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ب.ظ


روز عید است و به هر شاخه نم باران است

روز بخشیدن تقصیر گنهکاران است

این یک بیت برای خودش داستانی شنیدنی دارد؛ مصراع نخست را پادشاهی می‌سراید که سحرگاه نوروز از قصر بیرون زده است تا شادمان از دیدن گل‌های شکفته در عمارت نارنجستان طبع شعرش را بیازماید.

مصراع دوم را هم شاعری زندانی در زیرزمین همان قصر که بدون اطلاع و هماهنگی قبلی احضارش کرده‌اند تا سروده‌ی شاه قاجار را کامل کند.

البته سرودن فی‌البداهه همان و آزاد شدن همان!

  • ع ش