شاهکار عاشورایی ایرج میرزا
دکتر اسماعیل آذر : اولین شخصی که دربارهی سیدالشهدا (ع) مرثیه سرود، کسایی مروزی - شاعر قرن چهارم - بود. پس از وی، سیف فراهانی است که سرودههایی را در سوگ سیدالشهدا و واقعهی عاشورا نوشت و در ادامه به مقتلگونههایی از سنایی غزنوی در کتاب «حدیقة الحقیقه» میرسیم که نشانگر توانمندی این شاعر است؛ زیرا فصلهایی از تاریخ را در شعرش بازتاب داده است.
نویسندهی کتاب «شکوه عشق؛ کتابی در تاریخ و شعر عاشورا» معتقد است: در مرثیههای عاشورایی نباید به دنبال هیچ واقعهای بگردیم؛ زیرا شعرهای عاشورایی جنبهی حسیشان بر جنبههای علمی و تاریخیشان میچربد.
او در ادامه به دوران حکومت احمد بویه از سلسلهی آل بویه اشاره کرد که برای نخستینبار هیأتها و دستههای عزاداری در سوگ سیدالشهدا (ع) و یارانش در روزهای محرم در آن دوران عزاداری میکردند و متذکر شد: پس از آل بویه، ما شاهد عزاداری مردم به صورت دستهجات و هیأتها در کوچه و بازار نیستیم، تا زمان به دوران صفویه میرسد که شیعه محور حکومت قرار میگیرد. در این دوران حتما نام محتشم کاشانی و ترکیببندش به ذهن متبادر میشود.
این پژوهشگر که اثری را در نقد و تحلیل ترکیببند محتشم کاشانی منتشر کرده است، تصریح کرد: اوج عظمت ترکیببند محتشم در بیت نخست این ترکیببند است، درواقع، بیت نخست چنان بر دل مینشیند که عیب و ایرادهای این ترکیببند کمتر به چشم میآید؛
باز این چه شورش است که بر خلق عالم است
محتشم تمام خلق عالم را درگیر این حماسه میکند.
به اعتقاد اسماعیل آذر، در بین مرثیهسرایان واقعهی عاشورا، مرثیهی ٩بیتی ایرج میرزا بهترین مرثیهای است که در طول تاریخ ادبیات فارسی دربارهی واقعهی عاشورا و حضرت سیدالشهدا (ع) سروده شده است.
او در اینباره خاطرنشان کرد: به این اعتبار میگویم مرثیهی ایرج میرزا بهترین مرثیه است که من تمام سرودههای دربارهی عاشورا و امام حسین (ع) را از نظر گذراندهام؛ اما مرثیهی ایرج میرزا چیز دیگری است. ایرج میرزا از اول مثل یک تصویربردار داخل خانهای میشود که فرزند جوان خانه فوت کرده و آنچه را که در خانه رخ میدهد، روایت میکند و بعد ذهنش را به دیار نینوا میبرد و در سه بیت، تمام واقعهی عاشورا را احساسمندانه و اشارهوار به تاریخ عاشورا به درستی بیان میکند. یکی دیگر از ویژگیهای این مرثیه آن است که ایرج در این شعر به نوعی رئالیسم اجتماعی میرسد.
آذر در ادامه عنوان کرد: اما مرثیهی ایرج از این قرار است:
رسم است هر که داغ جوان دیده دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
تا تقویت شود دل محنتکشیده را
یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را
جمعی دگر برای تسلای او دهند
شرح سیاهکاری چرخ خمیده را
القصه هر کس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را
تا اینجا تصویرهای ایرج در خانهی جوانی که فوت شده است، روایت میشود. حال میرویم به داستان نینوا:
آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تنیده را
آیا که غمگساری و اندوه بری نمود
لیلای داغدیدهی محنتکشیده را
بعد از پدر دل پسر آماج تیغ شد
آتش زدند لانهی مرغ پریده را
- ۱ نظر
- ۱۹ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۵