چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

لبیک یا حسین

پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۱۱ ب.ظ

  • ع ش

شعری متفاوت از سهراب سپهری

شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۰۴ ب.ظ

ز جمعه تا سه‌شنبه خفته نالان
نکردم هیچ یادی ز دبستان
ز درد دل شب و روزم گرفتار
ندارم یک دمی ز درد آرام

این شعر اولین شعر سهراب سپهری به شمار می رود، زمانی که در ۸ سالگی مریض شد و مدرسه نرفت!

  • ع ش

جانا سخن از زبان ما می گویی

سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱ ب.ظ

جانا سخن از زبان ما می گویی!

یکی از فضلای زمان به صاحب بن عباد نامه ای نوشت در نهایت لطافت و بلاغت. چون صاحب آن را مطالعه کرد، دید که بیشتر نوشته های نامه از کلمات و اصطلاحات خود اوست. بنابراین در جواب نوشت: «جانا سخن از زبان ما می گویی» از آن زمان به بعد وقتی کسی کاری شبیه دیگری که قبل از او این کار را انجام داده است، انجام دهد یا حرفی بزند که طرف مقابل او بپسندد و در واقع حرف دل او هم باشد می گویند: «جانا سخن از زبان ما می گویی.»

  • ع ش

علامه دهخدا

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۲ ب.ظ

نقل است دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد.

نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست.

گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.»

گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»

از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.

  • ع ش