چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

دو فداکار

شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۱ ب.ظ
دهقان فداکار در دیدار یک مأمور پلیس‌راه فداکار گفت: فداکارترین فداکارها، پلیس است.

به گزارش ایسنا، ریزعلی خواجوی (ازبرعلی)، همان دهقان فداکار که شرح فداکاری او هنوز آذین‌بخش کتب درسی است، در دیدار با گروهبان یکم، مجتبی جعفرنیا، مأمور پلیس‌راه فداکار در تشریح اقدام خود گفت: حدود 42 سال قبل زمانی که برای چراندن گوسفندها با دوستانم به نزدیک ایستگاه راه‌آهن رفتم قصد داشتم با قطار به میانه بروم، ولی مرا نبردند و بدین ترتیب تصمیم گرفتم از مسیر راه‌آهن خود را به میانه برسانم.

وی با اشاره به این که در طول مسیر دو تونل وجود دارد که 18 متر با هم فاصله دارند، ادامه داد: هوا سرد بود و باران می‌آمد، در حالی که پیاده در مسیر راه‌آهن می‌رفتم ناگهان مشاهده کردم که یکی از این تونل‌ها ریزش کرده و مسیر راه‌آهن بسته شده است.

دهقان فداکار گفت: ابتدا فکر کردم اگر به چیزی دست بزنم می‌گویند تو چه کاره‌ای؛ ولی بعد دیدم جان مسافران در خطر است. سراسیمه به سمت ایستگاه دویدم تا جلوی حرکت قطار را بگیرم اما قطار حرکت کرده بود. در همین حال فانوسی که در دستم بود نیز خاموش شد اما دیدم هنوز کبریت دارم؛ کاپشنم را درآوردم و آتش زدم اما فایده‌ای نکرد و قطار همچنان در حال حرکت بود. تفنگی که در دستم بود را به سمت قطار گرفته و شلیک کردم و حدود دو کیلومتر بعد دیدم که قطار ایستاد.

وی ادامه داد: نگهبانان قطار از واگن‌ها پیاده شدند و مرا به باد کتک گرفتند؛ هرچه به آنها گفتم چرا می‌زنید؟ من چه کار کردم؟ پاسخی نشنیدم. در همین حال رییس قطار پیاده شد و جلوی کتک خوردن مرا گرفت.

به من گفت: این چه کاری است که می‌کنی؟
گفتم: بین دو تونل ریزش کوه داریم می‌خواستم به شما اطلاع دهم.

پیش لکوموتیوران نشستم تا به نزدیک محل ریزش رسیدیم؛ آنها وقتی دیدند که کوه ریزش کرده و من راست گفته بودم، از من تشکر کردند و بدین ترتیب ماجرای دهقان فداکار به پایان رسید.

دهقان فداکار در عین حال در پایان این دیدار تاکید کرد: سه فداکار داریم، یکی کشاورز، دیگری معلم و سومی نیروی انتظامی؛ اما بیشترین فداکاری را در بین این سه شغل نیروی انتظامی نشان می‌دهد، چرا که اگر ماموران نیروی انتظامی نباشند، امنیت برای فعالیت سایر فداکارها در کشور وجود ندارد.

به گزارش ایسنا، در این دیدار، گروهبان یکم جعفرنیا، مأمور پلیس‌راه فداکار نیز که170 مسافر را در سرمای سخت دی ماه سال گذشته که تعداد زیادی را گرفتار کولاک و برف کرده بود، کار خود را فداکاری ندانست و آن را جزو وظایف پلیس عنوان کرد و در تشریح ماجرای کمک خود به هموطنان گفت: غروب پانزدهم دی ماه ماموریت پیدا کردم که به گردنه «هی جیب» در جاده بویین زهرا – ساوه اعزام شوم. من که راننده خودرو بودم همراه همکارم به منطقه رفتیم. از ابتدای شب مشخص بود که کولاک بسیار شدیدی در راه است. ما دستور داشتیم با ادامه روند بارش برف، جاده را ببندیم. نزدیک صبح متوجه شدیم که ارتفاع برف به بیش از یک متر رسیده و تعداد زیادی کامیون پشت سر هم در جاده ایستاده بودند.

جعفرنیا ادامه داد: تصمیم گرفتیم برای سرکشی به مسافران، پیاده به گشت زنی بروم. وقتی به نخستین اتوبوس رسیدم متوجه شدم مسافران از سرما در حال یخ زدن هستند و حیوانات وحشی در اطراف این خودروها پرسه می‌زنند. از آنجایی که به خاطر حمله گرگ‌ها، مسلح به سلاح بودم از مردم خواستم به من اعتماد کنند، چون آنها از ترس حیوانات درنده از ماشین‌ها خارج نمی‌شدند. به این ترتیب همه آنها را به صف کردم و دنبال خودم به کانکس هلال احمر کشاندم. تمام مسافران اتوبوس‌ها به این ترتیب از خطر یخ زدن در اتوبوس‌ در امان ماندند.

مأمور پلیس‌راه فداکار ادامه داد:‌ میان مسافران اشخاص مسنی بودند که نمی‌توانستند مسیر برفی را پیاده بروند، لذا تصمیم گرفتم اول پیرزن‌ها و سپس پیرمردها را به دوش کشیده و مسیر 700 متری تا کانکس را طی کنم، این کار خیلی سخت بود؛ اما انجام شد.

به گفته جعفرنیا تعداد زیادی کامیون در جاده مانده بودند. از آنها خواستم به مقر پلیس راه بیایند تا آذوقه‌ای برایشان فراهم شود که بدین ترتیب بیش از 170 نفر توسط بنده از یخ‌زدگی نجات یافتند.

گروهبان جعفرنیا درباره احساس خود در آن روز برفی سخت گفت: با دیدن مردم در آن شرایط سخت مرتب از خدا می‌خواستم به من توان دهد تا به یاری هموطنانم برسم و نمی‌دانم از کجا انرژی این یاری در من ایجاد شد. خدا را بسیار شکر می‌کنم.


در پایان این دیدار فداکاران با هم عکس یادگاری گرفتند. به امید این که همگان قدر این فداکاران را بدانند.


  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی