طعنه
چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۲۱ ب.ظ
کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی ته کلاس ما می نشست، که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به ۳دلیل:
اول این که کچل بود!
دوم این که سیگار میکشید
وسوم این که در آن سن و سال زن داشت! که برای من از همه تهوع آور تر بود
سالها گذشت، یک روز با همسرم از خیابان می گذشتیم، به طور اتفاقی آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم...
در حالی که من زن داشتم!
سیگار می کشیدم!
و کچل شده بودم!
دکتر علی شریعتی
- ۰۲/۰۴/۱۴