چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

امام هادی علیه السلام

سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۴۲ ب.ظ

طبرسی می‌نویسد: متوکل سخت در تلاش بود تا شخصیت امام را نزد مردم پایین آورد. (1)

مسعودی مورخ مشهور نمونه‌ای از برخوردهای امام با متوکل را اینگونه آورده است:

به متوکل گزارش دادند که در منزل امام هادی(علیه‌السلام) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیانش به او وجود دارد. او دستور داد تا عده‌ای از سربازان و مأموران - نابهنگام و غافلگیرانه - به منزل امام هادی (علیه السلام) حمله برند. وقتی وارد خانه شدند، ایشان را در اطاقی که زیرانداز آن از شن و ماسه بود تنها یافتند، در حالی که در را بر روی خود بسته، لباسی پشمینه بر تن کرده، روپوشی بر سر انداخته و آیاتی از قرآن در مورد وعد و وعید را زمزمه می‌کرد

امام هادی(علیه السلام) را در همان حال نزد متوکل آوردند. وقتی امام هادی(علیه السلام) به مجلس متوکل وارد شد، او جام شرابی در دست داشت، متوکل آن حضرت را در کنار خود جای داد و پیاله‌ای به طرف او گرفت و گفت: بنوش. امام عذر خواست و فرمود: گوشت و خون من تا به حال با شراب آلوده نشده است. آنگاه متوکل خواست تا آن حضرت شعری که او را به وجد و نشاط آورد برایش بخواند. امام فرمود: کمتر شعر می‌خوانم. اما متوکل اصرار ورزید و آن حضرت این اشعار را برایش خواند:


"بر بلندای کوهها شب را به سحر آوردند، در حالی که مردان چیره و نیرومندی از آنان پاس می‌دادند، ولی آن قله کوهها برایشان سودی نبخشید."

"از پناهگاه‌هایشان پایین کشیده شدند و در زیر خاک سیاه قرار گرفتند و چه بد جایی را برای رحل اقامت برگزیدند."

"پس از آن که در قبرهای خود قرار گرفتند، فریادزنی بر آنها بانک زد: کجا رفت آن بازوبندها، کو آن تاج‌ها، و کجاست آن زر و زیورها."

"کجا رفت آن چهره‌ها که با ناز و نعمت پرورش یافته و مقابل آنها پرده‌های گرانبهای نازک آویخته بودند."

" هنگامی که این سؤال از آنها می‌شود، قبرهایشان از طرف آنها جواب می‌دهد: آن چهره‌ها هم اکنون محل آمد و شد کرم‌های لاشخوار شده‌اند."

عمرهای دراز، خوردند و آشامیدند و اکنون پس از آن همه عیش و نوش، خود خوراک کرم‌ها شده‌اند."

"چه بسیار کاخ‌ها ساختند که آنها را در برگیرد، ولی سرانجام آن کاخ‌ها و عزیزان خود را واگذاشتند و در گذشتند."

"چه بسیار اموالی که روی هم انباشته کردند، ولی آن را برای دشمنانشان بر جای گذاشتند و زندگی را بدرود گفتند."

"عاقبت نشیمن‌گاه‌های آنان به ویرانی گرایید و به حال خود رها شد و ساکنان آن کاخ‌ها به سوی قبرهایشان شتافتند."


امام هادی (علیه‌السلام) با این اشعار، تمامی حاضران را تحت تأثیر قرار داد؛ حتی شخص متوکل از کثرت گریه صورتش خیس گردید. آنگاه خلیفه دستور داد بساط شراب را برچینند. سپس دستور داد امام را با احترام به خانه‌اش بازگردانند. (2)

 

منابع:

1- اعلام الوری، ص 438.

2- مروج الذهب، ج 4، ص11.


  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی