چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

موسیقی

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ

با یکی از دوستانم سوار تاکسی بودیم راننده یه موسیقی با صدای زن گذاشته بود.

با لحن شوخی - جدی گفتم:

داداش مردونه ش رو نداری؟

راننده یه کم آهنگ ها رو عقب جلو کرد و دید که انگار خبری نیست

به کنایه گفت می خوای اصلا قرآن بذارم؟

گفتم : تو که نمیذاری.

گفت : تو سی دی قرآن بده من میذارم.

دست بر قضا چند روز پیش از اون برای یکی از دوستانم سی دی قرائات استاد شحات انور رو گرفته بودم و مونده بود تو کیفم.

دادمش به راننده.

بنده خدا مونده بود الان سی دی قرآن از کجا آوردیم ما!

خلاصه جاتون خالی تا مقصد قرآن گوش کردیم!

  • ع ش

نظرات (۱)

  • دختری از تبار تسنیم
  • سلام
    چه جالب!
    خیلی برام پیش میاد...
    اما گاهی شرایط مساعد نیست برای انتقاد یا اعتراض
    خدا کنه همه جا درست تصمیم بگیریم...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی