خورشید شهر ما

   خورشید شهر ما 190

یک شهر یک عالم دینی

  خانم لبخندی می‌زند و می‌گوید: «چرا که نه! اگر به جهان اطراف خود نگاه کنیم، خدا را در گلبرگ تازه شکفته گل‌ها، ترانه‌ی مرغان خوش‌نوا، باران و آیات بی‌شمار دیگر می‌توانیم ببینیم، به شرط آن که چشم دلمان باز باشد: ...  

  

---

وارد خانه که می‌شویم، از رایحه گل‌های محمدی باغچه کنار حوض به وجد می‌آییم؛ بعد هم در اتاق اندرونی خدمت بــــانــوی ایرانی³ می‌رسیــم که دور و برش پر است از کتاب.

ما را چون مادری مهربان تحویل می‌گیرد؛ بعد هم که چای می‌نوشیم و سر صحبت را با او باز می‌کنیم به خود جرأت می‌دهیم که به او بگوییم: «بانو خدا را می‌توان دید؟»

خانم لبخندی می‌زند و می‌گوید: «چرا که نه! اگر به جهان اطراف خود نگاه کنیم، خدا را در گلبرگ تازه شکفته گل‌ها، ترانه‌ی مرغان خوش‌نوا، باران و آیات بی‌شمار دیگر می‌توانیم ببینیم، به شرط آن که چشم دلمان باز باشد:

چشم دل باز کن که جان بینی

آن چه نادیدنی است، آن بینی

به تلویزیون کنار دست خانم اشاره می‌کنیم و می‌گوییم: «مبارک باشد، این را تازه خریده‌اید؟»

او که در تمــــام ســـــــــال‌هــــــای حکومت گــــــذشته، از ایــــــن‌گــــــونه ابـــــــــزارهای آغشته به گناه و معصیت دوری جستــــــه است،  می‌گـــــــــویــــــد: «سلامت باشید، گفته‌ام این را بیــــــاورند تا پای صحبت‌های امام خمینــــــی بنشینم.» ⁴

^{...............................................................}

1 . بانو مجتهده نصرت بیگم امین ^{‌قدس‌سرّها}

2 . اصفهان

3 . لقب بانو امین

4. ویژه نامه همایش نکوداشت بانوی ایرانی

بیژن شهرامی

افق خانواده شماره190