چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

شعری برای مادرزن ...

در زیر این صلیب سنگین
مادرزن من آرمیده است
اگر او سه سال بیشتر عمر می‌کرد
من در این گور بودم و او این شعر را می‌خواند
ای کسانی که از اینجا عبور می‌کنید
سعی نکنید او را بیدار کنید
چرا که او به خانه باز می‌گردد
و سر مرا از تنم جدا می‌کند
اما من طوری برخورد می‌کنم
که گویی او هرگز بازنگشته و او را نادیده می‌گیرم
همین‌جا بمان
ای مادرزن عزیزم 

شادترین قبرستان جهان

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی