چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

دوست واقعی

جمعه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۳۶ ب.ظ

دوست واقعی

پسری‌ تصمیم به ازدواج‌ گرفت ، لیستی از اسامی دوستانش که بیش از 30 نفر بودند را به پدرش داد و از او خواست که با دوستانش تماس بگیرد‌ و آنها را برای روز عروسی دعوت کند ، پدر هم قبول میکند روز عروسی ، پسر با تعجب می‌بیند که فقط شش نفر از دوستانش آنجا هستند ،بشدّت ناراحت شد و به پدرش گفت من‌ از شما خواستم تمام‌ِ‌ دوستانم رادعوت کنید اما اینها که فقط شش نفر هستند پدر به پسر گفت ، من با تک تک دوستانت تماس گرفتم و به آنان گفتم مشکلی برای تو پیش آمده و به کمک آنها احتیاج داری
و از آنها خواستم که امروز اینجا باشند بنابر این پسرم نگران نباش ، دوستان واقعی تو امروز همه اینجا هستند!

چه زیبا گفت سعدی:

دوست نَبوَد ، آن که در نعمت زند
لاف یاری و ، برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی