چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

گفت و گوی دو جنین...

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۳۵ ب.ظ

گفت و گوی دو جنین در رحم مادر...

اولی: تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
دومی: آره. حتما یه جایی هست که می تونیم
راه بریم، شاید با دهن چیزی بخوریم...

اولی: امکان نداره! ما با جفت تعذیه میشیم.
طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه.
اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی
تا حالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده؟
دومی: شاید مادرمونم ببینیم!

اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟
اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟
دومی: به نظرم مامان همه جا هست.
دور تا دورمونه.

اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو میشنوی
و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی....

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی