آرامگاه اوحدی مراغی
يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۰ ب.ظ
رکن الدین ابولحسن مراغی مشهور به اوحدی مراغهای عارف و شاعر پارسیگوی نامدار صاحب مثنوی معروف جام جم است که آرامگاهش در میان باغ سرسبزی واقع شدهاست. سنگ قبر اوحدی از سنگ کبود درست شدهاست. بر دیوار شمالی و جنوبی آن نام اوحدی و تاریخ فوت که ۷۳۸ ه.ق است حک شدهاست. در سال ۱۳۵۲ از سوی انجمن آثار ملی ایران بنای جدیدی بر روی قبر مزبور احداث شده و سنگ مقبره قبلی را به موزه آرامگاه انتقال دادند.
در کنار مقبره اوحدی، موزه اوحدی واقع گردیدهاست. این موزه به علت اینکه شهر مراغه در دوره ایلخانیان مغول مقر حکومتی و پایتخت آنان بودهاست، عنوان موزه تخصصی ایلخانی را به خود اختصاص دادهاست. اشیاء موجود در این موزه شامل ظروف سفالی، سکه، کتابت، ظروف مفروغی، شیشه که کتیبههای باقیمانده از رصد خانه و سنگ قبور مربوط به دوران اسلامی است.
در بندِ غم عشـق تو، بسیار کسانند | تنها نه منم خود، که دراین غصّه بسانند | |
در خاک به امید تو، خلقی است نشـسته | یک روز برون آی و ببین تا به چه سانند | |
عُشـّاق تو در پیش گرفتند، بیابان | کآن طایفه، ده را پس ازاین هیچ کسانند | |
کو مَحرم رازی، که اسیران محبّت | حالی بنویسند و سلامی برسانند | |
با محتسب شـهر بگویید، که امشب | دستار نگهدار، که بیرون عسسانند! | |
ای دانه دُر، عشق تو دریاست ولیکن | افسوس! که نزدیک کنار تو خسانند | |
شاید که ز مصرت، به هوس مرد بیاید | خود مردم این شـهر، مگر بی هوسانند؟ | |
با جـُور رقیبان، ز ِ لبت کام که یابد؟ | من تَرک بگُفتم، که عسل را مگسانند! | |
ای اوحدی از لاشـه تنگ تو، چه خیزد؟ | کآندر طلب او هـمه، تازی فرسانند | |
افسوس که در پای تو این تند سواران | بسیار دویدند و همان بازپسانند! ! |
- ۹۴/۰۵/۱۸