دنیای زیبا
- ۰ نظر
- ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۱۰
قاهره پایتخت کشور مصر بزرگترین شهر آفریقا و بزرگترین شهر در جهان عرب است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی در مسیر نوسازی و مدرن شدن قرار گرفت و رویای "پاریس عرب" را در سر داشت.
این شهر که در شمال مصر واقع شده، در 165 کیلومتری جنوب دریای مدیترانه و 120 کیلومتری غرب کانال سوئز قرار دارد و یکی از متراکم ترین شهرهای جهان از نظر جمعیت است. در همسایگی غربی قاهره شهر باستانی "جیزه" و گورستان قدیمی "ممفیس" و اهرام ثلاثه وجود دارد. این شهر به خاطر معماری اسلامی به شهر هزار مناره معروف است.
قاهره در طول تاریخ هزار سالهاش پایتخت خاندانهای بزرگ پادشاهی مصر در قرون وسطی و بعدها منطقهٔ تحت استعمار بریتانیا بوده است تا اینکه اسماعیل پاشا پس از آنکه در سال 1863 به حکومت مصر رسید پروژه نوسازی را با هدف تبدیل قاهره به "پاریس عربی" آغاز کرد. اسماعیل این ایده را در نمایشگاه بین المللی پاریس و پس از دیدار با معمار و شهرساز معروف فرانسوی "جرج هوسمان" و تحت تاثیر او دنبال کرد و تصمیم به نوسازی پایتخت مصر گرفت.
از آنجا که طرح هوسمان در پاریس، شامل احداث بلوارهایی در بافت موجود شهر و خارج از مرکز شهر بود، "علی مبارک" طراح قاهره نیز پروژه شهرسازی گسترده ای را پیشنهاد داد که همزمان به تجدید حیات و بازسازی هسته تاریخی شهر و گسترش و توسعه آتی آن توجه داشت.
خط توسعه شهر از سمت غرب و به سوی کرانه رود نیل بود. در طرح توسعه شهر زمین های پست کرانه رود نیل که در معرض طغیان سالانه رود بود نیز مورد توجه قرار گرفت و خط توسعه در مجاورت آن شکل یافت. در طرح جدید منطقه نو میان هسته تاریخی شهر و کرانه رود نیل به عنوان بخش اروپایی شهر قاهره پیش بینی شده بود.
میدان اسماعیلیه مرکز بخش اروپایی شهر بود که در 1954 به میدان التحریر تغییر نام یافت و همچون الگوی پاریسی خود تقاطع خیابان های شرقی، شمالی و جنوبی قاهره بود که در غرب، منتهی به پل "قصر النیل" می شد. بخش اروپایی شهر، از اواخر قرن نوزدهم تبدیل به محل سکونت فرانسوی ها و انگلیسی های مقیم قاهره شد. همچنین این بخش مرکز بسیاری از نهادهای اجتماعی شهر همچون سازمان های دولتی، موزه مصر باستان، دانشگاه آمریکایی قاهره و موزه هنرها بود. اسماعیل 16 سال پس از رسیدن به قدرت از دنیا رفت و پروژه او نیمه تمام ماند. عکس های زیر که عکاس و شرق شناس امریکایی "اریک ماتسون" در سفر به قاهره برداشته یکی از معدود مجموعه ها از وضعیت این شهر حدود سال 1900 میلادی و چند دهه پس از آغاز نوسازی عصر اسماعیل پاشا است.
...خفتی چرا؟ اینک نه وقت خفتن توست
ای بحر دانش، موسمِ آشفتنِ توست
وقت هنر آموزی و دُر سفتن توست
گاهِ سخن پردازی و حق گفتن توست
خفتی؟ شگفتا عاقبت آرام خفتی
فارغ ز رنج و محنت ایام خفتی
ای طایر قدسی رها از دام خفتی
خفتی دریغا حسرتا مادام خفتی
هرگز نخوابد همچو تو دانای دردی
دانشوری، شور آفرینی، رهنوردی
گُردی، دلیری، سخت کوشی، یکه مردی
انسان نوازی، چاره سازی، اهل دردی
هرگز نخوابد چون تو امید آفرینی
اندیشمندی، نقش بندی، تیز بینی
سُتوار گامی، قهرمان بی قرینی
دردآشنایی، رهنمایی، ره گزینی
هرگز نخوابد چون تو استادی یگانه
ای از بر دیوان هستی صد نشانه
ای پهنه ی اندیشه ی تو بی کرانه
تو جاودانه مُردی آری جاودانه
تا صبح رستاخیز ای جان زنده اَستی
آن جاودانه چشمهی زاینده اَستی
تا مهر تابد بر فلک تابنده اَستی
فرزانه ای، سازنده ای، پاینده اَستی...
حمید سبزواری
صدسال ره مسجد ومیخانه بگیری
عمرت به هدررفته اگردست نگیری
بشنو سخن نغز تو از پیر خرابات
هردست که دادی به همان دست بگیری
ملکه رنجبر: میترسم به تشییع جنازهام هم نیایند