مولانا و شمس تبریزی
از کبار اصحاب منقولست که روزی حضرت مولانا با جماعت فضلا از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود و از پیش خان شکر ریزان میگذشت؛ حضرت مولانا شمس الدین برخاست و پیش آمده عنان مرکب مولانا را بگرفت که یا امام المسلمین! ابایزید بزرگتر بود یا محمد؟ مولانا فرمود که از هیبت آن سؤال گوییا که هفت آسمان از همدگر جدا شد و بر زمین فرو ریخت و آتش عظیم از باطن من به جمجمه دماغ زد و از آنجا دیدم که دودی تا ساق عرش بر آمده؛ جواب داد که حضرت محمد رسول الله بزرگترین عالمیان بود، چه جای بایزید است؟ گفت: پس چه معنیست که او با همه عظمت خود “ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِکَ” میفرماید و این ابا “سُبحانی ما اَعظَمَ شَأنی و اَنا سُلطانُ السَّلاطین” میگوید؛ (شمس) فرمود که ابا یزید را تشنگی از جرعهای ساکن شد و دم از سیرابی زد و کوزه ادراک او از آن مقدار پر شد و آن نور به قدر روزن خانه او بود؛ اما حضرت مصطفی را علیه السلام استسقای عظیم بود و تشنگی در تشنگی و سینه مبارکش به شرح “اَلَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ(94/1)، اَرضُ الله واسعه (4/97) گشته بود؛ لاجرم دم از تشنگی زد و هر روز در استدعای قربت زیادتی بود و از این دو دعوی، دعوی مصطفی عظیم است؛ از بهر آن که چون او به حق رسید خود را پر دید و بیشتر نظر نکرد؛ اما مصطفی علیه السلام هر روز بیشتر میدید و پیشتر میرفت؛ انوار و عظمت و قدرت و حکمت خلق را یَوماً بِیَومٍ و ساعهً بعد ساعه زیاده میدید؛ از این روی ما عرفناک حق معرفتک میگفت؛
- ۹۴/۰۳/۰۶
لطفا بیا و حتما مطلبم را بخون و دربارش نظر بده!
عنوان مطلب: تصاویر جالب و شگفت انگیز
لینک مطلب: http://masira.ir/index.php?newsid=118
تک تک نظر هارا بررسی می کنم.وحتما بازم بهتون سر می زنم.
یاعلی