جایزه عوض کردن آب حوض
یک حج جایزه شستن یک حوض !
حجت الإسلام ناصری نقل کردند:
روزی حاج آقا فخر تهرانی که مدتها در اتاقی از منزل آقای مجتهدی به سر میبردند مشغول تعویض آب حوض منزل میشوند. هنگامی که ایشان مشغول شستن حوض بودند آقای مجتهدی به حیاط میآیند و خطاب به آقا فخر میفرمایند:
آقاجان خوب است جایزه این حوض شستن چه چیزی باشد؟
ایشان در جواب آقا میگویند این وظیفه ماست، آقا میفرمایند:
خیر آقاجان، این حوض شستن جایزه دارد. خوب است چه چیزی جایزه آن باشد؟ یک حج خوب است؟
حاج آقا فخر با تعجب میگویند: یک حج جایزه شستن حوض؟!
آقا در جواب میفرمایند:
بله آقاجان یک حج.
چند روز بعد از این واقعه هنگامی که آقافخر مشغول شستن لباسهایی که در حین شستن حوض کثیف شده بود، بودند که یک نفر به منزل وارد میشود و میگوید میخواهم همین الان شما را به مکه ببرم و همه چیز آن آماده است
حاج آقا فخر میگویند لباسی جز این لباسهایی که بر تن دارم و این لباسهایی که هم اکنون در تشت خیس میباشند ندارم و الآن مسافرت برایم مقدور نیست.
بالاخره با اصرار آن شخص آقافخر لباسها را شسته و آنها را در حالی که خیس بودند داخل کیسهای قرار داده و همراه خود میبرند. ایشان میگفتند: لباسهایی که در قم شسته بودم در جده پهن کردم تا خشک شود
- ۹۴/۰۴/۰۳