چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی
آخرین مطالب

وکیلی که ضایع شد...

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۳ ق.ظ

وکیلی تازه کار در دفترش نشسته بود.اولین مشتری که آمد گوشی را برداشت و این طور وانمود کرد که دارد با کسی صحبت می کند که وقت ندارم مشتریهایم زیاد است و مانند این...

یک ربع بعد رو کرد به طرف که امری دارید؟

گفت:بله مامور مخابراتم آمده ام تلفنتان را وصل کنم! 

  • ع ش

نظرات (۲)

  • فرشاد اشتری
  • :-)))
    بدبختی وسعادت..بیماری وسلامت..فقروغناساخته ذهن شماست..اسپنسر...شمابه هرانچه بیندیشیدهمان میشود
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی