چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی
آخرین مطالب

میثم

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۳ ق.ظ

صبحگاهان سرو را با تیغ وحشی، سر زدند
باغ را نامردمان از پشت سر خنجر زدند

آتش سرخ اناالحق بود بر روی لبش
مارها بر گردن حلاجمان چنبر زدند

خطبه‌های سرو تا آن دورهای دور رفت
واژه‌ها مثل کبوتر از دهانش پر زدند

پیکرم می‌لرزد و دردی خزیده در دلم
مثل اینکه با خبر شلاق بر پیکر زدند:

عاقبت شیخ النمر هم میثم تمار شد
آه! او را سر زدند و سروها بر سر زدند

محمدرضا سلیمی

  • ع ش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی