مادر بزرگ مادری ام "بیگم سلطان خانم " بود که به او "بی بی" می گفتیم.
در ایام دائر بودن گرمابه های عمومی روزی که به حمام می رفت بخشی از وقتشش صرف شستن نوزادانی می شد که مادرانشان ترس لیز خوردنشان در موقع استحمام را داشتند.
اهل نماز شب بود...