می رسانمت!
دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۲۷ ب.ظ
شبی که بارون شدیدی می بارید..
پرویز شاپور از احمد شاملو پرسید : چرا این قدر عجله داری؟!
شاملو گفت : می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم.
شاپور گفت : من می رسونمت .
شاملو پرسید : مگه ماشین داری؟
شاپور گفت. : نه، اما چتر دارم!
- ۰۰/۰۴/۲۱
پادکست طلوع بینهایت را میتوانید از طریق پلتفرم زیر گوش کنید
👇
https://enama.ir/Tolouebinahayat
جهت کمک مالی به پادکست ما به لینک زیر مراجعه کنید
https://www.payping.ir/d/SeUA