زاهدی گفت...
سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۳۳ ب.ظ
زاهدی گفت که جواب چند نفر مرا سخت تکان داد؛
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت ای شیخ خدا می داند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه می رفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
...
- ۰۰/۰۵/۱۲