خدا بمرم
چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۰، ۰۶:۰۷ ب.ظ
در سفر زیارتی به سوریه با بانویی سالمند همسفر شده بودیم که به اتفاق دخترش برای زیارت آمده بود.بانو هر وقت خسته می شد می گفت:خدا بمرم!(خدایا بمیرم)علی بمرم!(علی،بمیرم!)
جالب این که وقتی خستگی اش با نوشیدن چای و خوردن غذا رفع می شد زیر لب زمزمه می کرد:خدا نمرم(خدایا نمیرم!) علی نمرم(علی نمیرم!)
- ۰۰/۰۶/۱۰