بزنش!
پنجشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۰۱ ق.ظ
از خاطرات جنگ تحمیلی
تک تیرانداز را صدا زدم
گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش!
اسلحه اش را برداشت،
نشانه گرفت،
نفسش را حبس کرد،
ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!
گفتم : پس چرا نزدی؟
گفت : داشت آب می خورد...
- ۰۰/۰۷/۰۱