هنگامی که در زندگی...
هنگامی که در زندگی اوج می گیری
دوستانت می فهمند
تو چه کسی بوده ای
اما هنگامی که در زندگی،
زمین می خوری...
آن وقت تو می فهمی
که دوستانت چه کسانی بودند
« منتسب به سقراط ،فیلسوف یونانی »
- ۰ نظر
- ۱۴ تیر ۰۱ ، ۲۳:۵۶
هنگامی که در زندگی اوج می گیری
دوستانت می فهمند
تو چه کسی بوده ای
اما هنگامی که در زندگی،
زمین می خوری...
آن وقت تو می فهمی
که دوستانت چه کسانی بودند
« منتسب به سقراط ،فیلسوف یونانی »
بسیار نادر هستند کلماتی که ارزششان بیشتر از سکوت باشد.
ژان هنری دونانت
بعد از حسین(ع) هیچ امامی به وقت مرگ
مثل تو ای ولی خدا تشنه جان نداد...
شب شهادت امام جواد(ع) تسلیت باد
من نمی دانم که چرا می گویند : اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد ، واژه باید خود
باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست...
« سهراب سپهری »
پاسخ های جالب یک دانشآموز که باعث شد تا نمره صفر نگیرد!
ناپلئون در کدام جنگ مرد؟
_ در اخرین جنگش.
اعلامیه استقلال آمریکا در کجا امضا شد؟
_ در پایین صفحه.
علت اصلی طلاق چیست ؟
_ ازدواج.
علت اصلی مردود شدن دانشآموزان چیست؟
_ امتحان.
چه چیزهایی را هرگز نمیتوان در صبحانه خورد؟
_ نهار و شام.
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر آن سیب.
اگر یک سنگ قرمزی را در دریای آبی بیاندازیم چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد.
یک فرد چگونه میتواند هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها میخوابد.
میگویند این دانش آموز آدولف هیتلر بود..!
وقتی ناصرالدینشاه از سفر برگشت ما را جمع کرد و گفت :سبب پیشرفت اروپا، قانون است.
ما هم عزم خود را جزم نمودهایم در ایران قانونی ایجاد کنیم و از روی قانون رفتار کنیم.
هیچیک از ما نتوانستیم عرض کنیم که بند اول قانون سلب امتیاز از شخص اول مملکت و رهبر است و این همه خودسری در کشور از شخص همایون است و شما اولین کسی هستید که هرگز به قانون تمکین نخواهی کرد...
پس آری آری گفتیم و حکم شد در مجلس دربار جمع شده و مذاکره نمائیم...
شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و بزرگانی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
به گواهی اعتمادالسلطنه در صدرالتواریخ ، آغامحمدخان قاجار دستور داده بود شبها برایش شاهنامه بخوانند. آن هم شاهنامهخوان مخصوصاش به نام میرزا اسدالله!
نمی تواند هنرمند بشود!
کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده،
کسی که از سرما نلرزیده،
کسی که شب تا سحر بی خواب نمانده،
چگونه ممکن است از سیری،
از گرما، از پرتو آفتاب لذت ببرد.
بزرگ علوی
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتشی نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خداوند می پرسد: زمانی که خانه دوستت در آتش می سوخت تو چه می کردی؟
پاسخ می دهم : هر آنچه از من بر می آمد!
با یار به گلزار شدم رَهگذری
بر گل نظری فکندم از بیخبری
دلدار به من گفت که شَرمت بادا
رخسار من اینجا و تو بر گل نگری؟
« مولانا »