چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی
آخرین مطالب

۲۸۹ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دعایی عجیب

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ

ملامحمدباقرمجلسی فرمودند:

مشغول مطالعه بودم به این دعا رسیدم و آن را خواندم:

بسم الله الرحمن الرحیم  الحمدلله من اول الدنیا الی فنائها  و من الاخرة الی بقائها. الحمدلله علی کل نعمة و استغفرالله من کل ذنب واتوب الیه و هو ارحم الراحمین

بعد از یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم از ملائک که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم.

  • ع ش

حرم ارباب

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ق.ظ


  • ع ش

یا علی تو کیستی؟

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ

جرج جرداق مسیحی از نویسنده های مشهور جهان علاقه عجیبی به مولی الموحدین داشت.در ادامه  متن پشت کتاب جرج جرداق مسیحی را که حاکی از عشق و علاقه اوبه امیرالمومنین است را بخوانید.

 
O'Ali,
If I say you're superior to Jesus Christ, my religion cannot accept it!
If I say he's superior to you, my conscience won't accept it!
I don't say you're God!
...So, tell us yourself, o'Ali:
Who are you?!
 
"ای علی!
اگر بگویم تو از مسیح بالاتری، دینم نمی پذیرد!
اگر بگویم او از تو بالاتر است،
وجدانم نمی پذیرد!
نمی گویم تو خدا هستی!...
پس خودت بگو بما ای علی:
تو کیستی...!!!؟؟؟
  • ع ش


  • ع ش

سمرقند ایرانی

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ق.ظ


  • ع ش

زنجان زیبا(مسجد خانم)

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ


  • ع ش

مسجد الحرام در سال2020

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ


  • ع ش

پنج حکایت از آیت الله مجتهدی(ره)

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ق.ظ

ریش‌تراشی

جوانی همیشه ریشش را با تیغ می‌تراشید. وقتی علت این کار را از او پرسیدند گفت: «مادرم می‌گوید پسرم! اگر تو ریش بگذاری مردم فکر می‌کنند سنت زیاد است. آن وقت می‌گویند حتماً مادرش هم پیر است. پس بهتر است قید ریشت را بزنی!»

درخت گردو

شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می‌گفت: «خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمی‌فهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار داده‌ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته‌های کوچک! » همین‌طور که داشت با خدا درددل می‌کرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینی‌اش خون آمد. او به خودش آمد و گفت: «خدایا! کارت درست است. اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می‌آمد!»

http://farsi.khamenei.ir/Data/Media/Photo/86/10/24A/B/002.jpg




قاطر و آسیاب

شخصی وارد یک آسیاب گندم شد. دید به جای اینکه یک انسان گندم‌ها را آسیاب کند چوب آسیاب به گردن یک قاطر بسته شده. قاطر می‌چرخید و آسیاب کار می‌کرد اما به گردن قاطر یک زنگوله آویزان بود. از صاحب آسیاب پرسید: «برای چه به گردن قاطرت زنگوله بسته‌ای!» آسیابان گفت: «برای اینکه اگر ایستاد بفهمم و متوجه شوم که آسیاب کار نمی‌کند». آن شخص دوباره پرسید: «خب! اگر قاطر ایستاد و سرش را تکان داد، از کجا می‌فهمی؟» آسیابان گفت: «برو این پدر سوخته‌بازی‌ها را به قاطر من یاد نده!»

آیه‌های سجده‌دار

علامه حلی در سنین کودکی پیش دایی‌اش که محقق بود می‌رفت و درس می‌خواند. وقتی درسی را یاد نمی‌گرفت یا شیطنت می‌کرد، دایی دنبالش می‌کرد تا تنبیهش کند. علامه کوچک اما سریع یک آیه سجده‌دار می‌خواند و دایی‌اش به سجده می‌رفت، آن وقت خودش پا به فرار می‌گذاشت و فرار می‌کرد

سنگ قبر سلطان

سلطان محمود غزنوی برای خود قبری ساخت، تا زمانی که مرد آنجا دفنش کنند. وقتی می‌خواست روی سنگ قبرش آیه‌‌ای از قرآن را بنویسد، از نوکرش پرسید: «چه آیه‌ای را بنویسم بهتر است؟» نوکر جواب داد: این آیه از قرآن را بنویس: «هذه جهنم التی کنتم توعدون؛ این جهنمی است که همواره وعده‌اش به شما داده می‌شد!»

  • ع ش

ذوالفقار

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۸ ق.ظ

؛گرچه در برخی از کتب تاریخی آمده است که شمشیر ذو الفقار، متعلق به یکی از کفار بود و با کشته شدن صاحبش در جنگ بدر، به دست حضرت علی(ع) افتاد و ایشان هم آن‌را به پیامبر اسلام(ص) داد، ولی این نقل‌ها دارای اضطراب است. برخی از این نقل‌ها، صاحب این شمشیر را «منبه بن حجاج»[1] معرفی می‌کنند و برخی دیگر آن‌را متعلق به «عاص بن منبه بن حجاج»[2] می‌دانند و برخی دیگر از شخصی به نام «قاضی بن منبه سهمی»‏[3] یاد می‌کنند. برخلاف این اقوال که آن را غنیمت می‌دانند، نقل دیگری از ابن عباس می‌گوید که شخصی به نام «حجاج بن علاط» آن را به پیامبر(ص) هدیه داد. نقل‌های دیگری نیز وجود دارد که بدست‌آمدن این شمشیر را مربوط به جنگ «قینقاع» می‌داند و قولی دیگر، آن را متعلق به بت «لطی» دانسته است.[4]


در این نقل‌ها که نحوه رسیدن این شمشیر به‌دست امام علی(ع) را از راه‌های زمینی می‌دانند، سخنی از سازنده شمشیر وجود ندارد و اساساً در تاریخ به نام شمشیرها و صاحبانشان بیشتر اشاره شده تا سازندگان آنها!


به هر حال، در کنار این نقل‌های پراکنده و متفاوت، روایاتی از امام رضا(ع) وجود دارد که شمشیر ذوالفقار را هدیه‌ای آسمانی می‌داند. در صحیحه صفوان بن یحیی آمده است که حضرتشان فرمود: «ذوالفقار را جبرئیل از آسمان آورد و حلقه آن از نقره بود».[5] همچنین ایشان در روایتی دیگر، در پاسخ به این سؤال که ذوالفقار از کجا آمده، چنین می‌گوید: «جبرئیل آن‌را از آسمان آورد و حلقه آن از نقره است. این شمشیر هم‌اکنون نزد من است».[6]
 

 


[1]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 3، ص 177، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[2]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 1، ص 294، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[3]. صالحی شامی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 7، ص 363، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.
[4]. همان، ص 364.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 267، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. شیخ صدوق، الامالی، ص 289، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.

  • ع ش

شفاعت

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۲ ق.ظ

روزی فردی آمد خدمت امام معصوم  و به ایشان عرض کرد :

اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر  دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرمایدبازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند

به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .

  • ع ش