سید حمیری
داستان سید حمیری
سیدحمیری شاعر زمان امام صادق(علیه السلام) بود، ادعا کرده بود اگر کسی یک فضیلت از امیرالمومنین(علیه السلام) بیارد که من آن را تبدیل به شعر نکرده باشم،یک جایزه ی گرانبها به او می دهم؛ یک نفر هم نتوانست یک فضیلت بیاورد که این سید بزرگوار در اشعارش نگنجانده باشد اما در کنار همه ی عشق و ادعاهایش دو ضعف اساسی داشت:
· انحراف عقیدتی؛ در زمان امام صادق(علیه السلام) زندگی می کرد ولی معترف به امامت آقا نبود و امام باقر (علیه السلام)را مهدی موعود می دانست.
· انحراف اخلاقی؛ اهل شرب خمر بود، خودش می گوید: یکبار در ظرفی شراب ریخته بودم و داشتم از کوچه های مدینه می رفتم، یک مرتبه دیدم امام صادق(علیه السلام) از راه آمد، با خودم گفتم اگر الان جعفربن محمد بیاید و بفهمد که من چه چیزی با خودم حمل می کنم آبرو برایم نمی ماند؛ از شدت شرمساری به سمت دیوار چرخیدم که حداقل با آقا روبرو نشوم، آقا آمدند کنارم ایستادند، دست مبارک را به شانه من زدند و مرا چرخاندند به سمت خودشان، فرمودند: هرکه هستید و هرکاری هم که کردید روی خود را از ما اهل بیت برنگردانید. فرمود سید چه چیزی داخل ظرفت ریختی ؟ تا آمدم حرف بزنم یک مرتبه دلم شکست، نگاهی به آسمان کردم، خدایا خودت آبروی مرا بخر، اگر آبروی من را بخری قول می دهم هم دست از شرب خمر بردارم و هم عقیده ی خودم را اصلاح کنم، گفتم: آقا داخل ظرف شیر ریختم، دست راست مبارک را آوردند جلو و فرمودند یک خرده شیر برای من بریز کف دستم؛ من با ترس و لرز سر کوزه را کج کردم، در کمال حیرت دیدم روی دست امام صاق(علیه السلام) به جای شراب شیر جاری شد، گریه ام گرفت، آقا دید دارم گریه می کنم؛ حضرت از من پرسید: سید امام زمان تو کیست؟ گفت: امام زمان من آقایی است که خدا به احترامش شراب را تبدیل به شیر کرد.
- ۰ نظر
- ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۵