گاز سگ
شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۲۵ ب.ظ
وقتی مزید را سگ گزید {گاز گرفت}. گفتند: اگر میخواهی درد ساکت شود، آن سگ را ترید بخوران. گفت: آن گاه هیچ سگی در جهان نماند مگر آن که بیاید و مرا بگزد.
عبید زاکانی
- ۰ نظر
- ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۲۵
وقتی مزید را سگ گزید {گاز گرفت}. گفتند: اگر میخواهی درد ساکت شود، آن سگ را ترید بخوران. گفت: آن گاه هیچ سگی در جهان نماند مگر آن که بیاید و مرا بگزد.
عبید زاکانی
سلطان محمود غزنوی برای خود قبری ساخت، تا زمانی که مرد آن جا دفنش کنند. وقتی میخواست روی سنگ قبرش آیه ای از قرآن را بنویسد از نوکرش پرسید: «چه آیه ای را بنویسم بهتر است؟» نوکر جواب داد: این آیه از قرآن را بنویس: «هذه جهنم التی کنتم توعدون / این جهنمی است که همواره وعده اش به شما داده میشد!».
مرحوم آیتالله مجتهدی
خانمانسوز بُوَد، آتش آهی، گاهی |
ناله ای می شکند پشت سپاهی، گاهی |
|
گر مقدر بشود، سلک سلاطین پوید | سالک بی خبر خفته براهی، گاهی | |
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود | بعزیزی رسد افتاده به چاهی، گاهی | |
هستیم سوختی ازیکنظرای اختر عشق | آتش افروز شود برق نگاهی، گاهی | |
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع | روسپیدی بود از بخت سیاهی، گاهی | |
عجبی نیست، اگر مونس یاراست رقیب | بنشیند بر گل هرزه گیاهی، گاهی | |
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی | دل برقصد به بر از شوق گناهی، گاهی | |
اشک در چشم، فریبندهترت میبینم | در دل موج ببین صورت ماهی، گاهی | |
زرد رویی نبود عیب، مرانم ازکوی | جلوه بر قریه دهد خرمن کاهی، گاهی | |
دارم امید که با گریه دلت نرم کنم | بهر طوفانزده سنگی است پناهی، گاهی |
امام علی علیه السلام:
دانشمند زنده است اگر چه مرده باشد و نادان مرده است اگر چه زنده باشد.