نظر جالب زکریای رازی
حکیم زکریای رازی خودپسندی را بزرگ شمردن یک جنبه کوچکی از خویشتن تعریف می کند. وی بهترین درمان خودپسندی را این می داند که فرد از یک نفر دانا بخواهد که او را از عیب هایش آگاه سازد.
- ۰ نظر
- ۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۳۲
حکیم زکریای رازی خودپسندی را بزرگ شمردن یک جنبه کوچکی از خویشتن تعریف می کند. وی بهترین درمان خودپسندی را این می داند که فرد از یک نفر دانا بخواهد که او را از عیب هایش آگاه سازد.
آیة الله سیّد رضى شیرازى، نوه مرحوم میرزا حسن شیرازى بزرگ رحمة الله علیهما نقل می کند: نکته بسیار آموزنده اى که از ایشان (مرحوم علامه شعرانی) به یاد دارم و هیچوقت از خاطرم نمى رود براى شما نقل مى کنم:
«ایشان اشارات را از نمط چهارم تا به آخر فقط براى من تدریس کردند؛ یکوقتى خدمت ایشان عرض کردم: آقا براى شما خسته کننده نیست که براى یک نفر درس مى گویید؟ خیلى آرام فرمود: آنچه ما داریم امانتى است که از اسلاف پیش ماست و باید این امانت را به اخلاف تحویل بدهیم، این وظیفه ماست؛ اگر تحویل گیرندگان کم هستند، تقصیر ما چیست؟»
بعد از آنکه به رحمت ایزدى پیوسته بود شبى ایشان را در خواب دیدم، در خواب به ایشان عرض کردم: آقاى میرزا! از مارها و عقربها چه خبر؟ ایشان فرمود: اینجا مار و عقرب نیست، سیب و پرتقال است. از خواب که بیدار شدم؛ از چنین سؤالى که از آن مرحوم کرده بودم ناراحت شدم. (مطلع انوار، ج3، ص: 296)
آیتالله سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل در دیدار با وزیر صنعت گفت: مدت مدیدی است که از پراید به عنوان خودروی شخصی استفاده می کنم اخیراً در بازدید منزل یکی از اقوام، هنگام برگشت سوار پرایدم شدم.
وی افزود: می خواستم شروع به حرکت کنم که ناگهان متوجه شدم که اشتباهی سوار پراید شخص دیگری شده ام و جالب این که کلید پراید من به راحتی خودروی آن شخص را نیز باز کرده و سوار آن شده بودم و البته به خاطر اتحاد رنگ متوجه تغایر خودرو ها نشده بودم.
وی ادامه داد: عنایت خداوندی با من همراه بود که سریعاً متوجه تغییر شده و پیاده شدم و الا افتضاح بزرگی برای خودم و مخصوصاً برای عنوان امامت جمعه و نمایندگی مقام معظم رهبری درست می شد و شایعه و تهمت همه جا را فرا می گرفت که امام جمعه اردبیل در هنگام سرقت خودرو دستگیر شد.
گفت جبریلا بپر اندر پی ام
گفت:رو رو من حریف تو نی ام...
صلی الله علیک یا رسول الله
مرد صاحب دلی به درگاه الهی راز و نیاز می کرد و می گفت:«خداوندا، کریما، آخر دری بر من گشای!» رابعه عدویه این سخن بشنید و مرد را گفت:«ای غافل! این در کی بسته بود!
یحیی بن معاذ روزی با برادری بر دهی بگذشت. برادرش گفت:اینجا خوش دهی است. یحیی وی را گفت:«خوش تر از این ده، دل آن کس است که از این ده فارغ است...
کنترل زبان در حال خشم
انسان وقتیکه غضبناک و خشمگین است، بر خودش مسلط نیست.
این زبان، بلندگوی دل است. میکروفونِ مسجد را دست دیوانه نمیدهند که هرچه خواست بگوید!
انسان در حال غضب و شهوت، دیوانه میشود. بهتر است در آن حالت، صحبت نکند.
استاد حائری شیرازی
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم ؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست » (بقره 249)
به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم ؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی ، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی ، بیدار نمی شود.
حدود یک قرن پیش دولت بریتانیای کبیر برای تامین نیرو در جنگ بنغازی (لیبی) و خاور دور دست به جذب نیرو در هند زد .
فرماندهان انگلیسی علیرغم تلاش فراوان برای به خدمت گرفتن صد هزار نیرو تنها چهل هزار نیرو جذب کردند.
در این هنگام ژنرال ارلی جانسون برای بررسی اوضاع وارد هند شد. در بین راه بندرگاه تا مقر نیروهای انگلیسی ژنرال با جماعتی از هندیها مواجه شد که دور گاوی جمع شده و به عبادت مشغول بودند.
ژنرال از کالسکه مخصوص پیاده شده و به میان جمعیت رفته و پاهای گاو را بوسیده و با چشمانی اشکبار از گاو می خواهد که آنها را در جنگ یاری دهد. سپس در میان بهت و حیرت همراهان آنجا را ترک میکند.
در کمتر از ۴۸ ساعت ۶۰ هزار نیروی داوطلب هندی به ارتش بریتانیا ملحق شدند و بریتانیا موفق شد آلمانها را در مستعمرات شکست دهد.