چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

۳۰۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

پاسخ فیدل

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۲ ب.ظ

 پاسخ فیدل کاسترو به یک سوال ...

در انتخابات 1960 آمریکا از فیدل کاسترو رهبر کوبا پرسیدند: بین نیکسون از حزب جمهوریخواه و کندی از حزب دموکرات، کدامیک را ترجیح میدهد؟
کاسترو پاسخ داد: مقایسه بین دو لنگه کفش که یک شخص به پا دارد غیر ممکن است.

  • ع ش

مادرنوازی

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۱ ب.ظ

می گویند علامه دهخدا مادری داشت پرخاشگر و عصبی ، طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود. او مجرد بود و در کنار مادرش زندگی میکرد. نیمه شبی مادرش او را از خواب بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد . مادرش به بهانه ی گرم بودن آب لیوان را بر سر دهخدا کوبید. سر دهخدا شکست و خونی‌ شد. به گوشه‌‌‌ ای از اتاق رفت و  گریست. گفت خدایا من چه گناهی کرده‌ ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ ام. خود را مقطوع‌ النسل کردم، این هم مزدی که مادر به من داد، خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی ‌ام را از من نگیر. گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش کرد. صدایی به او گفت برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم. از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ ترین لغت نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه و بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.

  • ع ش

دعای متفاوت

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۶ ق.ظ

دعای متفاوت
 صدای گلوله ازپشت تلفن می آمد.
 شهید سلیمانی گفت: شنیدم در تهران برف سنگین باریده.
آهو ها این طور مواقع برای پیدا کردن غذا می آیند پایین.
 فوری مقداری علوفه تهیه کن و بگذار اطراف پادگان تا از گرسنگی تلف نشوند.
  بعد از ظهر دو باره تماس گرفت که نتیجه را بپرسد.
 گفتم: دستور انجام شد، حالا چرا در وسط جنگ با داعش، پیگیر غذای آهو ها هستید؟!
 گفت: بشدت به دعای خیرشان اعتقاد دارم.

  • ع ش

هفت کار

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۲ ق.ظ

 

حضرت می فرماید؛  در حضور هفت گروه، هفت کار را مخفی کن تاسعادتمند گردی:

- در حضور فقیر از مال خود  سخن نگو.

- در حضور بیمار  سلامتی خود را به رخش نکش.

- در حضور ناتوان  قدرت نمایی نکن.

- در حضور غصه دار ابراز شادی منما.

- در حضور زندانی  آزادی خود را مطرح مساز.

- در حضور بی فرزند از فرزندان خود تعریف نکن.

- در حضور  یتیم از پدر و مادر خود نگو.

تحف العقول، ص ۱۶۷

  • ع ش

مرا راضی کردی...

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۲۴ ق.ظ

خاطره از آیت الله کوهستانی( ره ):

ابوشهیدین آیت الله هاشمی نسب(ره) داماد معظم له نقل کردند‌.

روزی گزارش هزینه های حوزه علمیه را خدمت آقاجان تقدیم کرده بودم،

در پایان گزارش فرمودند: پسر جان مرا راضی کردی!

 اگر خدا را راضی کنی، خیلی هنر کردی!

  • ع ش

مجموعه قوانین مورفی

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۳ ق.ظ
  • فلسفه مورفی

لبخند بزن ... فردا روز بدتریه ...

  • قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

  • قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچ‌گاه اشغال نخواهد بود.

  • قانون بینی:

بعد از اینکه دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

  • قانون کارگاه:

اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

  • قانون دروغگویی:

اگر بهانه دروغی‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد شد.

  • قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید، افزایش می‌یابد.

  • قانون اثبات:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

  • قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

  • قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

  • قانون ترافیک:

وقتی در ترافیک گیر کرده‌ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می‌افتد.

  • قانون وسایل نقلیه:

وسایل نقلیه اعم از اتوبوس، قطار، هواپیما و ... همیشه دیرتر از موعد حرکت می‌کنند، مگر آن که شما دیر برسید. در این صورت درست سر وقت رفته‌اند.

  • قانون اتوبوس:

مدت زیادی منتظر اتوبوس می‌مانی و خبری نیست، پس سیگاری روشن می‌کنی. به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می‌رسد. (به عبارت ساده اگر سیگار را روشن کنی اتوبوس می‌رسد،. اگر برای زودتر رسیدن اتوبوس سیگار را روشن کنی اتوبوس دیرتر می‌آید.)

  • قانون کار:

اگر به نظر می‌رسد همه چیزها خوب پیش می‌روند حتماً چیزی را از قلم انداخته‌ای.

  • قانون نتیجه:

احتمال بد پیش رفتن کارها نسبت مستقیم با اهمیت آن‌ها دارد.

  • قانون یادگیری:

شما چیزی را یاد نمی‌گیرید، مگر بعد از اینکه امتحان آن را دادید.

  • قانون جستجو:

هر وقت دنبال چیزی می‌گردید، همیشه در آخرین مکانی که جستجو می کنید آن را می‌یابید.

*نقیض این قانون : میتوان آخرین مکان همان اولین مکان باشد.

  • قانون خرید:

اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید، به محض اینکه آن را خریدید آن را در مغازه دیگری ارزان‌تر خواهید یافت.

  • قانون چیزهای خوب:

هر چیز خوب در زندگی یا غیرقانونی است یا غیر اخلاقی یا چاق‌کننده.

  • قانون ضایع شدن:

احتمال آنکه کاری را که انجام می‌دهید دیگران ببینند نسبت مستقیم دارد با میزان احمقانه بودن آن کار.

*نقیض این قانون :درباره انرژی منفی صدق می شود، اما برمیگردد به نوع و جنس کار، مانند اختراع ادیسون، که هزار بار شکست خورد و در کمال امیدواری ضایع شد ولی اصرار و پا فشاری بر انجام اینکار، این قانون نقض شد.

  • قانون پمپ بنزین:

هنگام ورود به پمپ بنزین جایگاهی را که انتخاب می‌کنید کندتر و طولانی‌تر از جایگاه‌های دیگر خواهد بود.

  • قانون لکه:

زمانی که می‌خواهید لکه روی شیشه پنجره را پاک کنید، لکه در سمت دیگر شیشه خواهد بود.

  • قانون بقای کثیفی:

برای تمیز کردن هر چیزی، چیز دیگری باید کثیف شود.

*نقیض این قانون : لباس کثیف و نجس را دربرابر خورشید و باد و باران، تمیز میشود و چیزی کثیف نمی‌شود.

  • قانون دسترسی:

هر گاه چیزی را دور بیندازید، به محض آنکه دیگر به آن دسترسی نداشته باشید، به آن نیاز پیدا خواهید کرد.

  • قانون صبحانه:

همیشه نان از طرفی که به آن کره مالیده‌اید روی زمین می‌افتد.

  • قانون تعمیر:

زمانی که دستگاه معیوب خود را نزد تعمیرکار می‌برید، کاملاً درست و بی‌عیب کار خواهد کرد.

  • قانون اجتناب:

اگر به هر دلیل در جایی قانون مورفی عمل نکنه، قراره اتفاق خیلی بدتر و بزرگتری بیفته.

  • قانون خانم مورفی:

اگر چیزی خراب یا اشتباه بشه، حتماً تقصیر آقای مورفیه.

  • ع ش

ادوارد مورفی و...

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۰۸ ق.ظ

عاقبت افراد منفی نگر:
آیا تا به حال با خود اندیشیده اید چرا در لحظه ای که پوزیشن و معامله ای انجام میدهید به یکباره جهت روند عوض شده و شما به ضرر فرو میروید آیا تا به حال این به ذهن شما خطور کرده که کسی آنسوی مانیتور نشسته و هر پوزیشن و معامله ای که انجام میدهید بر عکس آنرا انجام میدهد و شما را به ضرر فرو میبرد.
داستان ذهن معکوس

ادوارد مورفی مهندس هوافضا بود که در سال ۱۹۴۹ در پایگاه نیروی هوایی بر روی یک پروژه کار می کرد. در یکی از سخت ترین آزمایشهای پروژه، یک تکنسین حواس پرت، یکی از سیم ها را برعکس وصل کرد و آزمایش خراب شد. مورفی درباره این تکنسین گفت: «اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه او همون یه راه رو پیدا می کنه» و این اولین قانون مورفی بود. در ابتدا در فرهنگ فنی مهندسین رواج یافته و بعد به فرهنگ عامه راه پیدا کرد. بعداً قوانین دیگری هم بعد از کسب رتبه لازم از بنیاد مورفی در زمره قوانین اصلی قرار گرفتند. از آن تاریخ به بعد قوانینی تحت عنوان قوانین مورفی نوشته شد که در زیر به پاره ای از آنها اشاره می کنم:
قوانین مورفی:

● اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
● هرگاه جسم بـا ارزشی از دست شما به زمین می افتد به غیر قابل دسترس ترین مکان میرود (حلقه برلیان به داخل چاه فاضلاب می افتد)
● شما هر موقع دنبال چیزی می گردید هـمیشه در آخـرین مـکانی که آن را جستجو میکنید می یابیدش.
● هرگاه کفش نو را برای اولین بار به پا کنید همه پایشان را روی آن خواهد گذاشت.
● لبخند بزن… فردا روز بدتریه…
● بعد از این که دسننان حسابی روغنی وسیاه شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
● احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.
● وقتی در ترافیک گیر کرده ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می افتد
● اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید، به محض اینکه آنرا خریدید آنرا در مغازه ی دیگری ارزانتر خواهید یافت
● هرگاه چیزی را دور بیاندازید، به آن نیاز پیدا خواهید کرد.
● همیشه نان از طرفی که به آن کره مالیده اید روی زمین می افتد.
● مدت زیادی منتظر اتوبوس می مانی و خبری نیست پس سیگاری روشن می کنی به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می رسد.
● اگر تو دیرت شده اتوبوس هم دیر می آید.
آری و صدها نمونه ی دیگر که از معکوس شدن انتظارات خبر میدهد، به نظر شما اگر از زمان ورودتان به بازارهای مالی همیشه بر عکس فکر می کردید تا به حال چقدر سود می کردید؟

و اما سرنوشت خود آقای مورفی :
یه شب تو یه بزرگراه سوخت ماشین آقای مورفی تموم می شه، اون شب تو بزرگراه ترافیک بوده و ماشین ها به کندی حرکت می کردند، آقای مورفی هم ماشین را به کناری میبره تا بقیه ی راه رو با تاکسی بره. با آرامش کنار بزرگراه ایستاده بود که ناگهان ماشین یه توریست انگلیسی که داشته خلاف جهت می اومده به مورف میزنه و اونو می کشه، اتفاقا اون روز لباسش هم سفید بوده. حالا فکر کنید با یه لباس سفید کنار یه بزرگراه شلوغ ایستاده باشی، بعد یه توریست در جهت مخالف بیاد بهت بزنه و بمیری. احتمالا موقع جون دادن این جمله ی معروفش روی لبش بوده : “اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه او همون یه راه رو پیدا می کنه”

  • ع ش

موضوع ملی

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۰۳ ق.ظ

موضوع ملی

کارم تمام شده بود،تصمیم می گرفتم که اراده کنم و برم دانشگاه ...متوجه شدم  خیابونا بیش از حد معمول شلوغه...اون روز روز اعتصاب بود.فرانسویا به قول خودشون قهرمان اعتصاب در جهان ان...اون روز هم روز اعتصاب راننده های اتوبوس بود...باید بهر شکلی بود خودم رو تا ساعت 11 می رسوندم دانشگاه،اما اتوبوس کجا بود؟
دوست داشتم بدونم اعتصاب برا چیه ،به خصوص که داشتم متضرر می شدم.گفتم ببخشید می شه بدونم برای چی راننده ها اعتصاب کرده ان؟راننده اتوبوس یه نگاه به من انداخت و گفت :یه موضوع ملیه ،به خارجیا ارتباطی نداره.
 #شادمهری_نیلوفر(1396:43،44)
 #خاطرات_سفیر
 #انتشارات_سوره_مهر

  • ع ش

سجده

پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۸ ب.ظ

آیت الله کشمیری ره:

شیطان از سجده خوشش نمی آید. سالک لازم است آنرا ترک نکند.  

  • ع ش

دل و زبان

پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۶ ب.ظ

علامه طباطبایی ره:

گردش زبان ، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد. دل نیز در حرم خدا حرکت می کند، و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان می کند. یک علت مهم آشوب دلها همانا تکثیر در کلام ها است؛ به روایت عامه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: " اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً می دیدید آنچه را من می بینم و می شنیدید آنچه را من می شنوم.

  • ع ش