آزردن شوهر
آزردن شوهر
آزردن شوهر
یکی از شاگردان شیخ نقل می کند : زنی بود که شوهرش سید وازدوستان جناب شیخ بود ، او خیلی شوهر را اذیت می کرد. پس از چندی آن زن فوت کرد، هنگام دفنش جناب شیخ حضور داشت بعد می فرمودند :
((روح این زن جدل می کند که : خوب ! مُردم که مُردم چطور شده !. موقعی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل سگ درنده سیاهی شد، همین که این خانم فهمید که این سگ باید با او دفن شود، متوجه شد که چه بلایی در مسیر زندگی بر سر خود آورده، شروع کرد به التماس والتجاء ونعره زدن! دیدم که خیلی ناراحت است لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند، او هم به خاطر من حلالش کرد، سگ رفت واو را دفن کردند! ))
غصب حق پیرزن
یکی از شاگردان شیخ که پس از صرف غذایی ، حال معنوی خود را ازدست می دهد ، از شیخ یاری می خواهد ، شیخ می فرماید :
(( آن کبابی که خورده ای ، فلان تاجر پولش را داده که حق پیرزنی را غصب کرده است . ))
کیمیای محبت صفحات ۱۴۱ و۱۴۶
- ۹۴/۰۴/۲۶