حکایت عالمی که دشمن سعدی بود!
دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ق.ظ
- آورده اند که یکی از علمای شیراز خیلی با سعدی چپ بوده و می گفته این آدم مورد منکراتی زیاد دارد. یک شب در خواب می بیند که درهای آسمان باز شده و ملائکه با طبق های نور دارند پایین می آیند. می پرسد چه خبر است؟ می گویند :«اینها را برای سعدی می بریم».
می گوید: چرا؟
می گویند:«بیتی گفته که خدا از او قبول کرده».
می پرسد: «چی گفته؟»
می خوانند:«برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است معرفت کردگار».
دانشمند از خواب بیدار می شود و همان شبانه سراغ سعدی می رود که هم آشتی بکند و هم خبر خوابش را بدهد . به در خانه سعدی که می رسد، می شنود که سعدی دارد همین بیت را می خواند.
- ۹۴/۰۴/۲۹