گفت و گو با شاه
گفتگو با شاه
از بیانات آیت الله العظمی شبیری زنجانی:
اوایلی که رضاخان رفت و محمدرضا روی کار آمد، تا مدّتی محمدرضا در میان مردم محبوب بود، چون اموالی را که پدرش از مردم مازندران غصب کرده بود برگرداند و کارهایی انجام داد که مورد علاقه مردم بود و اختناق دوره رضاخان نیز نبود.
آن وقتها مرحوم حاج آقا رضا زنجانی با شاه مربوط بود و شاه نیز به حاج آقا رضا میگفت: شما نیاز به وقت قبلی ندارید و هر وقت خواستید، تشریف بیاورید. موقع برگشت هم شاه تا پلههای قصر حاج آقا رضا را بدرقه میکرد.
حاج آقا رضا میگفت:
اینها تا وقتی ضعیف هستند، هر گونه کرنشی انجام میدهند و مطلب قبلی را نقل میکرد ولی همینکه قدرت پیدا میکنند، عوض میشوند و محمدرضا هم همینگونه بود.
بعداً حاج آقا رضا وقتی دید محمدرضا همان شیوه پدرش را دنبال میکند، از او برید و مخالف او شد و به زندان افتاد تا اعدام هم پیش رفت ولی آقای بروجردی مداخله کرد و او را نجات داد.
آن موقعی که حاج آقا رضا با شاه مربوط بود، شیخی از روستاهای اطراف همدان که بعداً از درباریهای شاه شد، به حاج آقا رضا گفته بود: شما که با شاه مربوط هستید، درباره منع مسکرات با وی صحبت کنید. حاج آقا رضا خیلی به حرف این شیخ توجّه نمیکرد. آن شخص این را به مسامحه در امر دین حمل میکرد. حاج آقا رضا گفت: من حرفی ندارم برای شما از شاه وقت بگیرم، خودم هم شرکت میکنم ولی من صحبت نمیکنم، خودت با شاه صحبت کن. او قبول کرد و حاج آقا رضا از شاه وقت گرفت و آن شیخ هم نزد شاه آمد و جلسه تشکیل شد.
شیخ به شاه گفت: اعلی حضرت! شما شاه کشور اسلامی هستید و شراب یکی از محرّمات قرآن است. تقاضا این است که اعلی حضرت دستور بدهند از خرید و فروش شراب جلوگیری شود.
حاج آقا رضا میگفت: شاه در همان لحظات نخست جواب داد و شیخ نتوانست جواب دهد و من مجبور شدم وارد میدان شوم. شاه گفت: آقایان که نفوذ معنوی دارید، از نفوذ معنویتان استفاده کنید، دیگر موضوع نمیماند که ما بخواهیم اقدام کنیم. آن شیخ ماند در جواب شاه چه بگوید؟ اگر بگوید نفوذ معنوی نداریم که خیلی شکست است و اگر بگوید: نفوذ معنوی داریم، همان حرف شاه بود که از این نفوذ استفاده کنید.
حاج آقا رضا میگفت: با اینکه قرار گذاشته بودم، من با شاه صحبت نکنم، وقتی دیدم آن شیخ در جواب شاه ماند، به شاه گفتم: چه تعداد از مردم به شراب مبتلا هستند؟ نیمی از مردم مبتلا هستند؟ شاه گفت: آن قدرها هم زیاد نیست. گفتم: مثلاً چه تعداد؟ شاه گفت: تقریباً پنج درصد. گفتم: نود و پنج درصد بر اثر نفوذ معنوی آقایان مرتدع شدهاند، پنج درصد قوه قهّاره میخواهد و این تقاضا راجع به آن پنج درصد است. وقتی حاج آقا رضا این گونه جواب داد، شاه گفت: بخش زیادی از مالیات کشور از همین شرابفروشهاست. حاج آقا رضا هم پاسخ داد: بسیاری از جنایات و مفاسد کشور براثر مصرف همین شراب است که هزینهای سنگین برای کشور ایجاد میکند.
حاج آقا رضا خیلی حاضر جواب بود و اینکه آدم بتواند در محاضره فوراً جوابی مناسب پیدا کند، خیلی مهم است.
📚 جرعه ای از دریا، ج۳، ص۶۱۹
- ۰۰/۰۱/۰۳