در حسرت پرواز(آرامستان هواپیماهای غول پیکر مسافربری)
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
- ۰ نظر
- ۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۸:۲۷
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
بعد از فوت مرحوم آیت الله حکیم (رضوان الله علیه)، یکی از نمایندگان آن مرحوم در یکی از شهرهای ایران، نامه ای برای حضرت امام که در نجف بودند نوشت و اجازه خواست که بعد از آقای حکیم، وکیل حضرت امام باشد. حضرت امام هم یک اجازه معمولی برای ایشان نوشتند و فرستادند. اما این آقای به این مقدار اجازه قانع نبود و می خواست وکیل حضرت امام در آن شهر و آن استان باشد. مرحوم حاج آقا مصطفی هم برای وساطت خدمت حضرت امام عرض کرده بود که ایشان صلاحیت این کار را دارد و وکیل آقای حکیم هم بوده است. حضرت امام در جواب حاج آقا مصطفی فرمودند:«این مقدار که ما نوشتیم کافی است.» بعدا گویا آن آقا نامه تهدید آمیزی به حضرت امام در نجف نوشتند (و ما این را از جواب حضرت امام فهمیدیم) که اگر این وکالت نامه را به من ندهید، به مردم می گویم که از تقلید شما برگردند! حضرت امام در جواب نوشته بودند: «اگر یک چنین خدمتی به من بکنید، من از شما تا روز قیامت ممنون می شوم که بار من را سبک کرده اید. اگر مردم از تقلید من برگردند، بار مسئولیت من سبک می شود.»
یعقوب لیث سیستانی(صفاری) پادشاه سلسله صفاریان و نخستین شهریار ایرانی پس از اسلام، شبی هرچه کرد خوابش نبرد. غلامان را گفت حکما به کسی ظلم شده او را بیابید. پس از کمی جست و جو غلامان بازگشتند و گفتند سلطان به سلامت باشد؛ دادخواهی نیافتیم اما سلطان را دوباره خواب نیامد. پس خود برخواست و با جامه مبدل از قصر بیرون شد. در پشت قصر ناله ای شنید که خدایا! یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم می شود. سلطان گفت چه میگویی؟ اینک من یعقوبم و از پی تو آمده ام. بگو ماجرا چیست؟ آن مرد گفت: یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم، شبها به خانه ی من می آید و به زور زن من را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. سلطان گفت: اکنون کجاست؟ مرد گفت: شاید رفته باشد، شاه گفت: هرگاه آمد، مرا خبر کن و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت هر زمان این مرد مرا خواست، به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم. شب بعد، باز همان سرهنگ به خانه آن مرد بینوا رفت. مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت. یعقوب لیث سیستانی، با شمشیر برهنه به راه افتاد. در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید. دستور داد تا چراغها و آتشدان ها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت. پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست؛ پس در دم سر به سجده نهاد، آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام. صاحبخانه گفت: پادشاهی چون تو چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟ شاه گفت: هرچه هست بیاور. مرد پاره ای نان آورد و سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید. سلطان گفت: آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم، با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من، کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم. پس گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری مانع اجرای عدالت نشود، چراغ که روشن شد، دیدم بیگانه است. پس سجده شکر گذاشتم. اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن هنگام که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم، با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم. اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام...
گر به دولت برسی مست نگردی ، مردی
گر به ذلت برسی پست نگردی ، مردی
اهل عالم همه بازیچه ی دست هوسند
گر تو بازیچه ی این دست نگردی ، مردی

به گزارش جهان به نقل از العالم، "مجتهد" که به دلیل انتشار خبرها و اسرار پشت پرده خاندان حاکم در عربستان از طریق شبکههای اجتماعی شهرت و هواداران بسیاری را در این کشور کسب کرده است، درباره فاجعه منا نوشت: اولویت اکنون نتایج تحقیقات (درباره فاجعه منا) نیست، بلکه خروج (خاندان حاکم) از تنگنای تعامل با اجساد کشته شدگان است؛ زیرا هرگونه شفاف سازی درباره این موضوع فاش خواهد کرد که تعداد واقعی (کشته شدگان) چندین برابر رقم اعلام شده است.
مجتهد مدعی شد: بعد از بازنگری در فیلمهای ضبط شده و تماسها و اظهارات شاهدان، مشخص شده است که این موضوع یک اقدام جنایی نبود، و کسی در آن دست نداشت.
وی با این حال خاطرنشان کرد: نتیجه این تحقیقات نشان می دهد که (این فاجعه) درنتیجه ناتوانی و شکست مدیریتی در سطوح مختلف است.
مجتهد ادامه داد: این ناتوانیها، شامل ناتوانی در جلوگیری از ازدحام و بی نظمی در حرکت حجاج، ناتوانی در پاسخگویی به هشدارها، ناتوانی در تعامل مناسب با آغاز فاجعه، و ناتوانی در کنترل امور پس از وقوع فاجعه می باشد.
مجتهد تأکید کرد: خللی در سامانه کنترل مرکزی به وجود آمد، ولی با این حال سامانه های جایگزین ازدحام به وجود آمده را شناسایی کردند؛ و همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، بعضی از مسؤولان از طریق بی سیم هشدارهایی دادند ولی کسی پاسخگو نبود.
خبرآنلاین: اینستاگرام دفتر مقام معظم رهبری، تصویری از دیدار یک پیرزن اراکی را با حضرت آیتالله خامنهای در اوایل دهه ۶۰ به اشتراک گذاشته است.
در توضیح عکس خاطرهای از یکی از کارکنان کارمندان روابط عمومی وقت ریاستجمهوری نقل شده که مشروح آن بدین شرح است: « یکبار سال 62 یا 63 بچههای سپاه که دم درب ریاست جمهوری بودند گفتند یک پیرزنی از اراک آمده و میگوید من حضرت آقا را میخواهم ببینم.
من رفتم گفتم بفرمایید مادر! کاری داری شما؟ گفت که والله هر چی دارم و ندارم برداشتم آوردم بدهم به آقا برای جبهه. من رفتم خدمت حضرت آقا و عرض کردم این طور شده است. گفتند سریع بگویید بیاید داخل. رفتم او را آوردم داخل.
یک زیلو، یک سجاده نماز، یک انگشتر یا النگو - در حدّ همین چند قلم بود که - به حضرت آقا داد و گفت من دیگر امیدی به زنده بودن ندارم. همینها را دارم از مال دنیا و آمدم اینها را از طریق شما به جبههها بدهم و به این وسیله دِین خودم را ادا کرده باشم.
حالتی در آقا به وجود آمده بود که اصلاً وصفناپذیر بود. عظمت این زن را میدید که از اراک راه افتاده آمده و هر آنچه دارد و ندارد برای جبههها میدهد. او بعد مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت و تشکر کردند.
بعد از اینکه آن پیرزن رفت، آقا یکی از کارمندان دفتر را صدا کردند و گفتند بروید آدرسش را بگیرید و در حدّ ممکن نیازهای اولیهاش را برطرف کنید. آن سجاده را آقا تا زمانی که در ریاست جمهوری بودند به عنوان سجاده خودشان حفظ کردند. البته چندین برابر پول آن را آقا به حساب جبهه واریز کردند، یعنی در واقع آن را خریدند. بعد فرمودند که بقیهاش هم در موزه باید باشد.»

برای پرداختن به این که ما شیعیان چرا در سه وقت نماز می خوانیم، ابتدا لازم است اوقات نماز را بشناسیم.
اوقات نمازهای پنج گانه:
معیار در اوقات نماز، طلوع و غروب خورشید است بر این اساس:
اول وقت نماز صبح، زمانی است که شب به پایان رسیده و سفیدیی که در طرف مشرق در آسمان رو به بالا حرکت می کند کم کم پهن و گسترده شود و آخر وقت نماز صبح موقعی است که آفتاب بیرون می آید. [1] در این زمان وقت نماز صبح به پایان رسیده و نماز صبح قضاء می شود. [1]
در مورد نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا این است که هر یک از نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا، یک وقت خاص دارند و یک وقت مشترک:
وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعى ( وقت زوال ) است تا مقدار زمانى که چهار رکعت نماز خوانده مى شود، در این مدت محدود تنها نماز ظهر را مى توان بجاآورد.
وقت خاص نماز عصر، زمانى است که از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدت خواندن نماز عصر فرصت باشد.
وقـت مشترک بین دو نماز ظهر و عصر، از انتهاى وقت خاص نماز ظهر،تا ابتداى وقت خاص نماز عصر است. در تمام این وقت مشترک مى توانیم نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله بخوانیم.
وقـت خـاص نـماز مغرب، از آغاز مغرب شرعى است تا مقدار زمانى که سه رکعت نمازخوانده شود و در این مدت محدود، تنها نماز مغرب را مى توان ادا نمود .
وقـت خاص نماز عشا، زمانى است که از آن لحظه تا نیمه شب شرعى، تنها به اندازه خواندن نماز عشا فرصت باشد. در این مدت کوتاه، تنها نماز عشا را مى توانیم بجا آوریم .
وقـت مشترک بین دو نماز مغرب و عشا، از انتهاى وقت خاص نماز مغرب تا ابتداى وقت خاص نماز عشا ادامه دارد. در طول این مدت مشترک، مى توانیم نماز مغرب و عشا را با هم و بدون فاصله بـخـوانـیم.
ولى اهل تسنن معتقدند: از اول ظهر شرعى ( وقت زوال )تا آنگاه که سایه هر چیز بـه انـدازه خـود آن چـیـز گـردد به نماز ظهر اختصاص دارد و نباید نماز عصر , در این مدت خوانده شود و از آن پس تا موقع مغرب به نماز عصر اختصاص دارد و نمى توان نماز ظهر را در آن وقت بجا آورداز اول غروب تا هنگام زوال شفق ازمغرب، به نماز مغرب اختصاص دارد و نباید نماز عشا در این مدت خوانده شود و از هـنـگـام زوال شـفق از مغرب تا نیمه شب شرعى،به نماز عشا اختصاص دارد ونمى توان نماز مغرب را در آن وقت بجا آورد .
نتیجه این که: بنابر نظریه شیعه، پس از فرا رسیدن ظهر شرعى، مى توانیم نمازظهر را بخوانیم و بـلافـاصـله به خواندن نماز عصر بپردازیم، یا نماز ظهر را تانزدیک اول وقت خاص نماز عصر، به تـاخیر اندازیم بگونه اى که نماز ظهر را پیش ازفرا رسیدن وقت خاص نماز عصر به پایان رسانیم و سـپـس نـماز عصر را بخوانیم و بدین سان، بین نماز ظهر و عصر، جمع نماییم، گرچه مستحب است نماز ظهر را پس اززوال و نماز عصر را هنگامى که سایه هر چیز به اندازه خود آن گردد، بجا آوریم. هـم چنین مى توانیم به هنگام فرارسیدن مغرب شرعى،نماز مغرب را ادا نماییم وبلافاصله پس از آن، به خواندن نماز عشا بپردازیم و یا نماز مغرب را تا نزدیک وقت خاص نماز عشا به تاخیر اندازیم بـطـورى کـه نـماز مغرب را پیش از فرا رسیدن وقت خاص نماز عشا، به پایان رسانیم و سپس به خواندن نماز عشا مبادرت ورزیم و بدین سان، بین نماز مغرب و عشا جمع کنیم، گرچه مستحب است نماز مغرب را پس از مغرب شرعى و نماز عشا را بعد از زوال شفق از جانب مغرب بجا آوریم. ایـن بود نظریه شیعه،لیکن اهل سنت، جمع بین دو نماز ظهر و عصر و یا دو نمازمغرب و عشا به این نحو را بطور مطلق در همه جا و همه وقت، جایز نمى دانند. بنابراین،محل بحث، عبارت است از جمع میان دو نماز در همه زمان ها و مکان ها، بطورى که هر دو نماز , در وقت یکى از آنها ادا شود.
نقطه اشتراک و افتراق:
الف- جمع بین دو نماز مزدلفه وعرفه [1] : همه فقها جمع بین این دو نماز را افضل می دانند چه شیعه و چه سنی.
ب- جمع بین دو نماز در سفر: بیشتر فقهاء اهل سنت (جز ابو حنیفه و حسن و نخعی) قائل به جواز جمع بین دو نماز در سفر هستند. [1] .
ج- جمع بین دو نماز در غیر سفر به خاطر عذر: که مشهور جواز جمع بین مغرب و عشاء را قائل هستند فقط ابوحنیفه جمع را مطلقا جایز ندانسته است مگر در حج در عرفه و مزدلفه.
د- جمع بین دو نماز اختیاراً: علماء امامیه اتفاق نظر دارند که این مسئله جایز است اگر چه جدا خواندن بهتر است خوب در این چهار مسئله در سه مسئله نظر شیعه با اهل سنت موافق است (جز ابوحنیفه که با نظر بقیه فقها در دو مسئله مخالف بود) و در مسئله چهارم اختلاف نظر دارد و جمع را واجب نمی داند.
اما این که این کار ما حجیّت شرعی دارد یا نه، سوالی است که آیات و روایات به آن پاسخ می دهند.
دلائل جواز نماز در اوقات سه گانه:
الف- قرآن:
هرچند قرآن کریم در موارد متعددی [2] از اصل وجوب نماز بحث کرده وبه جزئیات نپداخته ولی در مورد اوقات نماز می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب ( نیمه شب) برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است. [3] بنابراین در قرآن کریم سه وقت برای نماز ذکر شده است نه پنج وقت [4]
ب- سنت:
1- در روایتی آمده است که پیامبر اکرم (ص) بین نماز ظهر و عصر جمع کرد. و همینطور بین نماز مغرب و عشاء.از او در این مورد پرسیدند فرمود: اینگونه عمل کردم تا حرج و مشقت بر امتم نباشد [5] .
2- همچنین نقل شده است که پیامبر جمع بین ظهر و عصر و مغرب و عشاء کرد. در حالی که نه خوف و نه سفری در کار بود. [6]
3- امام صادق علیه السلام میفرماید: هنگامی که خورشید به حد زوال رسید وقت نماز ظهر وعصر فرا میرسد؛ جز آنکه نماز ظهر قبل از نماز عصر انجام میگیرد. آنگاه تو آزادی که آن دو را در هر وقتی خواستی بخوانی تا زمانی که خورشید غروب کند. [7]
4- امام باقر علیه السلام میفرماید: آنگاه که خورشید از وسط آسمان رد شد وقت انجام دادن نماز ظهر و عصر فرا میرسد و آنگاه که خورشید غروب کرد هنگام انجام نماز مغرب و عشاء خواهد بود. [8]
5- مـسـلم روایت مى کند پـیـامـبر گرامى جمع بین نمازها را در مسافرت خود در غزوه تبوک انجام داد وبین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود . سـعـید بن جبیر مى گوید: از ابن عباس سبب آن را پرسیدم ؟ گفت : پیامبر مى خواست که امت خود را در رنج و سختى نیندازد. [9]
و البته روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) و علمای اهل سنت در جواز جمع بین دو نماز حتی در غیر سفر و خطر وارد شده است. [10]
جمع بندی بحث: مسلما خواندن نماز در پنج نوبت افضل است، ولی برخلاف دیدگاه اهل سنت این مسأله واجب نیست. سبب اختلاف در اوقات نمازها، اختلاف در طریق اخذ احکام است؛ زیرا مطابق روایاتی که از ائمه اهلبیت(ع) رسیده، و همچنین بر طبق اطلاق آیه شریفه «اَقم الصلاة لدلوک الشمس الی غسق اللیل» وقت نماز ظهر و عصر از اول ظهر شرعی تا غروب آفتاب است و در تمام این وقت خواندن نماز ظهر و عصر پشت سر هم یا با فاصله جایز است. ولی برای هر یک از ظهر و عصر یک وقت فضیلت است که خواندن نماز در اوقات فضیلت خودشان مستحب است. وقت فضیلت نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که سایه شاخص بعد از ظهر به اندازه «دو هفتم» خودش اضافه شود و فضیلت عصر هنگامی است که سایه شاخص به اندازه خودش اضافه شود و اگر کسی در اول ظهر نافله ظهر و نماز ظهر را بخواند بهتر است بلافاصله نماز عصر و نافله آن را بخواند.طبق روایات رسول خدا و اهل بیت(ع) مستحب است نمازهای یومیه در پنج وعده خوانده شود ولی با هم خواندن هم جایز است. اختلاف شیعیان با اهل تسنن بر سر جواز این مسأله است؛ یعنی، آنها می گویند ظهر و عصر و مغرب و عشا جایز نیست با هم خوانده شود ولی شیعیان می گویند جایز است، گرچه مستحب در جدا خواندن است.
[1] اقتباس از سؤال 532 (سایت: ۵۸۰).
[2] قرآن کریم در 82 آیه از مسئله نماز یاد می کند، مثل آیات 3، 43، 45، 83 بقره و بقره، 110، 125، 153، 177، 238، 277 و سوره های دیگر قرآن.
[3] أَقِمِ الصلَوةَ لِدُلُوکِ الشمْسِ إِلی غَسقِ الَّیْلِ وَ قُرْءَانَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْءَانَ الْفَجْرِ کانَ مَشهُوداً؛ سوره الاسراء آیه 78 ، اقتباس از سؤال 2083 (سایت: ۲۱۳۴).
[4] .نک، القرطبی، محمد بن رشد، بدایه المجتهد، ج 1، ص 170، تحت عنوان الفعل الثانی فی الجمع و ص 173-174، همان ج 2، ص 374 ، دار المعرفة ، بیروت 1403 ه ق؛ صحیح مسلم، ج 4 ،ص 39 –42، باب حجه النبی (ص)، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت؛ الشوکانی، محمد بن علی بن محمد، نیل الاوطار، ج 3، ص 213، دار الکتب العلمیة، بیروت. تفسیر کبیر، ج 21، ص 27.
[5] «جمع النبیصلی الله علیه و آله و سلم بین الظهر و العصر وبین المغرب و العشاء فقیل له فی ذلک فقال صنعت هذا لئلا تحرج أمتی» شرح زرقانی بر موطأ مالک، ج 1 ، باب جمع بین دو نماز در حضر و سفر، ص 294.
[6] النووی، ابوزکریا، شرح صحیح مسلم النووی، ج 5، ص 213-218، باب الجمع بین الصلوتین فی الحضر، دار القلم، بیروت، 1407 ه ق.
[7] «إذا زالت الشمس فقد دخل وقت الظهر و العصر جمیعا إلا ان هذه قبل هذه، ثم أنت فی وقت منهما جمیعا حتی تغیب الشمس» وسائل الشیعه:ج4، أبواب مواقیت، باب 4، روایت 4 و 6. نرم افزار جامع الاحادیث.
[8] «إذا زالت الشمس دخل الوقتان الظهر و العصر و إذا غابت الشمس دخل الوقتان المغرب والعشاء الآخره» وسائلالشیعة ج 4 ، ص183 باب 17- همان ج : 4 ص : 126 أبواب مواقیت، باب 4، روایت 1. نرم افزار جامع الاحادیث.
[9] ان رسول اللّه - صلى اللّه علیه [ و آله ] و سلم - جمع بین الصلاه فى سفره سافرها فى غزوه تبوک فجمع بین الظهر و العصر , و المغرب و العشاء . قال سعید :فقلت لابن عباس : ما حمله على ذلک ؟ قال : اراد ان لا یحرج امته . الصراط المستقیم، ج : 3 ، ص : 291 چاپ : انتشارات کتابخانه حیدریه، نجف اشرف، نوبت چاپ : اول، سال انتشار : 1384 هجرى
[10] نک، سبحانی، جعفر، الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف علامه جعفر سبحانی، جزء اول (ج اول)، بحث الجمع بین الصلوتین، ص 275 -322، موسسة الامام الصادق (ع)، چاپ اول، قم، 1381 ه ش.