چراغ

بیژن شهرامی

چراغ

بیژن شهرامی

آن که شب های مرا مهتاب داد
روز اول گفت بابا آب داد

بایگانی

۲۳ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

ریشه چند اصلاح عامیانه

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۳۸ ب.ظ

🔴ریشه ی چند اصطلاح عامیانه


زپرتی: واژه ی روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است. در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش به هم ریخته است.

هشلهف: مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جمله ی انگلیسی I shall have به معنی من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژه ی مسخره آمیز را برای هر واژه ی عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه (به کار می‌برند.

چُسان فسان :از واژه ی روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است.

شر و ور :از واژه ی فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.

اسکناس: از واژه ی روسی Assignatsia که خود از واژه ی فرانسویAssignat به معنی برگه دارای ضمانت گرفته شده است.

فکسنی: از واژه ی روسی Fkussni به معنای بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنای بیخود و مزخرف به کار برده شده است.

نخاله: یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند.

آکبند: آیا می دانستید کلمه آکبند نه کلمه ای لاتین است و نه فارسی؟قدیما که بندر آبادان بهترین بندر ایران بود و کشتی های تجاری اونجا بارشون رو تخلیه می کردند روی بعضی از اجناس که خیلی مرغوب بودند نوشته شده بودUK BAND  یعنی بسته بندی شده انگلیس ولی آبادانی های عزیز اونرو آکبند می خوندند و همین طوری شد که این تلفظ اشتباه در تمام ایران منتشر شد و همه به جنسی که بسته بندی شده می گن آکبند.

  • ع ش

گل ناصری

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۳۶ ب.ظ

روزی ناصرالدین قاجار و همراهانش رفتند به باغ دوشان تپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت، نظر شاه را جلب کرد، فوری کاغذ و قلم برداشت و شروع به نقاشی آن گل نمود.
تمام که شد، آنرا به درباریان نشان داد و پرسید چطور است؟
مستوفی الممالک پاسخ داد "قربان خیلی خوب است".
اقبال الدوله گفت "قربان حقیقتا عالی است" و اعتمادالسلطنه نیز عرض کرد "قربان نظیر ندارد" و بعد یکی دیگرگفت "این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعی تر و زیباتر است"

 نوبت به ضیاالدوله که رسید گفت "حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم ازعطر و بوی خود گل، بیشتر و فرحناکتر است". همه حضار خندیدند.

بعد از انکه خلوت شد ،شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟
من باید با این بی ناموسها مملکت را اداره کنم.

ص 923 کتاب "چکیده های تاریخ"

  • ع ش

ظل السلطان و اصفهان

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۲۶ ب.ظ

✅ تخریبِ شاهکارهای صفویان توسط قاجارها

یکی از کارهای بسیار قبیح ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان، قطع درختان خیابان‌ها و تخریب شمار زیادی عمارت‌های زیبایی بود که نشان از هنرپروری ایرانیان داشت و ذوق و هنر و صناعت هنرمندان ایرانی را به رخ جهانیان میکشید و یادگار شکوه صفویه در اصفهان بود.

حاج سیاح مینویسد:
در اصفهان از تخریب بناهای باشکوه صفوی بسیار آزرده خاطر گشتم. در روز ملاقاتم با ظل‌السلطان این موضوع را بیان نمودم و آنرا عملی دور از شان سلاطین و بزرگان نامیدم. ظل‌السطان حکم ناصرالدین شاه را نشانم داد که در آن صراحتا تاکید شده بود اماکن باشکوه دوره صفوی می‌بایست تخریب گردد و قاجار را خورشید تابان این سرزمین نامیده بود که با وجود آن نیازی به شمع و چراغ نمی‌باشد!

از طرفی ظل‌السلطان به جهت جلوگیری از جلب توجه ناصرالدین شاه به زیبایی‌های اصفهان و عدم مراجعت شاه به این شهر که اسباب زحمت برای ظل‌السلطان نباشد، در اجرای این حکم زیاده‌روی نموده و حتی از قطع درختان کهنسال نیز مضایقه نمی‌نمود.

جرج ناتانیل کرزن در سفرنامه خود می‌نویسد:
ظل‌السطان دستور داده مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان که متعلق به صفویان بود را از بیخ و بن کندند! آن عمارت هفت‌دست و آیینه‌خانه و نمکدان با نقشه‌های عجیب و آیینه‌های بزرگ شفاف و حوض‌های یکپارچه که از سنگ‌های مرمرِ صاف و شفاف تراشیده شده و سلاطین صفوی با مخارج گزاف بنا نهاده بودند، تمام خراب و بجای آنها جز تپه‌خاکی غم‌انگیز و ملالت‌خیز باقی نمانده است!

درجایی دیگر مینویسد: ظل‌السلطان بسیاری کاخ‌های باشکوه اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرده است. متاسفانه او از خیابان خوش‌منظره و نشاط‌آور چهارباغ که همانند تکه‌ای از بهشت بود، چیزی باقی نگذاشته! جدول‌های سنگی را پُر کرده و حواشی آنها را فروخته! نقاشی‌های طاق‌ها و دیوارها را محو نموده است! جای قصرها و عمارت‌های خالی صفوی را هم با ایجاد مزارع گرمک و خیار اِشغال کرده و با اینحال خود را شاهزاده‌ای خوش‌ذوق می‌نامد!

مردم اصفهان که از تخریب بناهای زیبای شهر توسط ظل‌السلطان، آزرده بودند، تنی چند از بازرگانان بنام اصفهان را نزد وی فرستاده و با پرداخت مبلغ هنگفتی تنها موفق میشوند از تخریب چهل‌ستون جلوگیری نمایند. اما درمورد سایر بناها توفیقی به دست نمی‌آورند.

درمجموع بیش از 25 عمارت و بنای بزرگ توسط ظل‌السطان تخریب گردید. به این بناها بیافزایید بقعه‌ها، تکیه‌ها، آرامگاه‌ها، گورستان‌ها و بسیاری خیابان‌ها و باغ‌های اطراف اصفهان.

  • ع ش